خلاصه ماشینی:
"مهمترین بخش این اجرا کدام است؟آیا واقع متن زبانی و ادبیاتی آن است و یا چیزهای دیگری هستند که از آن مهمترند؟من فکر میکنم-و همانطور که توچه دارید من پاسخم را با عبارت"زیر سؤال بردن"مطرح کردم به جای عبارت"اینها حتما باید تغییر کنند"-به همین دلیل است که اصطلاح"پست مدرن"در عنوان این نشست آورده شده است،چرا که چیزی را زیر سؤال میبرد که من مطمئنم(حداثل در تئاتر آمریکا)صد سال پیش یا حتی پنجاه سال پیش آن را مورد سؤال قرار نمیدادیم و آن"حاکمیت متن"است،"اولویت متن".
در رابطه با یک اجرای تئاتری،تمرکز اصلی اجرا روی چیست؟آیا اجرا باید در خدمت متنی که وجود دارد باشد،تمرکز باید روی برداشت و تفسیر ما از متن باشد،یا اینکه متن تنها یکی از عوامل است که به اتفاق سایر عوامل یک اتفاق تئاتری را باعث میشوند و اهمیتی بیشتر یا کمتر از طراحی صحنه،لباس،بازیگری یا موسیقی ندارد؟ آلبی،این بستگی به نمایشنامهای دارد که کار میکنی،اینطور نیست؟اگر نمایشنامهای را کارگردانی میکنید که بهطور کامل نوشته شده است و بداههسازی نمیطلبد،که حرکتی مغایر با متن را نمیطلبد،در این صورت فکر میکنم مسئولیت شما این است که همان کاری را بکنید که نویسنده میخواهد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) "مطب دکتر کالیگاری" به کارگردانی رابرت ویلسون برلین-2002 برای مثال،من الان در نظر دارم که از آن نمایشنامهی بینام شکسپیر،میدانید منظور کدام است،همان نمایشنامه اسکاتلندی،که من به آن"مکبث"میگویم تا ببینم که سقف پایین میآید یا نه[توضیح مترجم:در سنت تئاتر غرب این باور وجود دارد که نام"مکبث"بدشگون است و هنگام بازی یا کارگردانی باید اصطلاح"نمایشنامه اسکاتلندی"و یا"شاه اسکاتلند" را به جای"مکبث"به کار برد وگرنه اجرا با مشکلات و بدیمنی روبهرو خواهد شد."