چکیده:
قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی بهواسطة همتکمیلی عوامل داخلی و خارجی به میزان قابلملاحظهای افزایش یافته است. تقویت انسجام و خودآگاهی هویتی، احیاگرایی و بیداری اسلامی، طرح و بسط گفتمان مقاومت و مقابلهگرایی با نظام سلطه و الگودهی به جریانهای متعدد اسلامی را میتوان درزمرة جلوههای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقهای دانست. سوریه و عراق را میتوان ازجمله عرصههایی دانست که جلوههای قدرت نرم و عمق راهبردی نرم ایران در آنها از برجستگی خاصی برخوردار بوده است. قدرت و نفوذ ایران نهتنها در دوران قبل از ظهور داعش در این دو کشور محسوس بوده، بلکه روند صعودی افزایش جایگاه نفوذ و قدرت ایران را میتوان بهخوبی در دوران پس از ظهور داعش نیز مورد ملاحظه قرار داد. دراینارتباط، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش در پرتو چه مؤلفههایی قابل تبیین است؟ یافتههای مقاله حاکی از آن است که افزایش قدرت نرم و عمق راهبردی نرم جمهوری اسلامی ایران در سوریه و عراق پس از ظهور داعش را میتوان در پرتو مؤلفههایی چون: تحکیم و بازتولید فرهنگ مقاومت، الهامبخشی و افزایش نقش ایران در عرصة سیاست و حکومت عراق و سوریه، تقویت تبادلات فرهنگی و اقتصادی و ائتلافسازی با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای و تقویت جبهه مقابله با نظام سلطه مورد ملاحظه قرار داد. مقالة حاضر، توصیفی ـ تحلیلی بوده و اطلاعات موردنیاز هم به روش کتابخانهای گردآوری میشود.
The power and influence of the Islamic Republic of Iran have increased significantly since the victory of the Islamic Revolution through a complementry combination of internal and external factors. Reinforcement of integration and identity self-awareness, Islamic revivalism and awakening, the development of a the discourse of resistance and confrontation with the domination system, and presenting models for multiple Islamic movements can be considered as manifestations of the Islamic Republic of Iran's soft power at the regional level. Syria and Iraq can be introduced as countries where the manifestations of Iran's soft power and soft strategic depth are particularly prominent. Iran's power and influence were not only noticeable in the pre-ISIS period, but can also be observed in the post-ISIS era upwardly. Hence, the main question of this study involves how the explanations of the increase in the soft power and strategic depth of Iran in Syria and Iraq after the emergence of ISIS could have been possible. The findings indicated that the development of soft power and soft strategic depth of the Islamic Republic of Iran in Syria and Iraq after the emergence of ISIS can be attributed to the following factors: promotion and reproduction of resistive culture, giving inspiration and increasing the role of Iran in the policy of Iraqi and Syrian governments, enhancing cultural and economic exchanges and making alliances with regional and trans-regional powers, and strengthening the frontier movements to confront the dominating powers. This is a descriptive-analytical research whose data is collected through library method.
خلاصه ماشینی:
مؤلفه هاي افزايش قدرت نرم و عمق راهبردي ايران در سوريه و عراق پس از ظهور داعش 1 سجاد نجفي 2 عليرضا خسروي تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٠٥/١٢ تاريخ پذيرش نهايي: ١٣٩٨/٠٩/٠٣ فصلنامه آفاق امنيت / سال دوازدهم / شماره چهل و سوم ـ تابستان ١٣٩٨ چکيده قدرت و نفوذ جمهوري اسلامي ايران از زمان وقوع انقلاب اسلامي به واسطۀ هم تکميلي عوامل داخلي و خارجي به ميزان قابل ملاحظه اي افزايش يافته است .
دراين ميان ، ظهور و گسترش داعش به عنوان يک گروه ضدسيستمي تهاجمي در کنار تأثيرگذاري بر معادلات امنيتي منطقه اي و جهاني، روندي هدف مند به منظور هدف قراردادن عمق راهبردي جمهوري اسلامي ايران در عراق و سوريه ازطريق بهره گيري از نارضايتيهاي قومي موجود در اين دو کشور محسوب ميشود.
براين مبنا، پرسش اصلي پژوهش حاضر اين است که افزايش قدرت نرم و عمق راهبردي ايران در سوريه و عراق پس از ظهور داعش در پرتو چه مؤلفه هايي قابل تبيين است ؟ براي پاسخ به پرسش اصلي و دستيابي به اهداف پژوهش ، با بهره گيري از روش توصيفي ـ تحليلي اين فرضيه به آزمون گذاشته ميشود که : «افزايش قدرت نرم و عمق راهبردي نرم جمهوري اسلامي ايران در سوريه و عراق پس از ظهور داعش را ميتوان در پرتو مؤلفه هايي چون تحکيم و بازتوليد فرهنگ مقاومت ، الهام بخشي و افزايش نقش ايران در سياست و حکومت عراق و سوريه ، تقويت تبادلات فرهنگي و اقتصادي ايران با اين دو کشور و ائتلاف سازي با قدرت هاي منطقه اي و فرامنطقه اي و تقويت جبهه مقابله با نظام سلطه مورد ملاحظه قرار داد».