چکیده:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر نسبت نقدینگی بانک بر افزایش ریسک بحران مالی در صنعت بانکداری میباشد. جامعه و نمونه آماری این پژوهش مشتمل بر 01 بانک پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی شش ساله از سال 1390 تا 1395 است. این پژوهش، یک مطالعه کتابخانهای و مبتنی بر تحلیل دادههای تابلویی )پانل دیتا( میباشد؛ و از نظر هدف پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از جنبه روش استنتاج توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی میباشد و به منظور آزمون فرضیه پژوهش از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. با توجه به نتایج ارائه شده با اطمینان 95 درصد میتوان گفت نسبت نقدینگی مورد نیاز بر ریسک بحران مالی صنعت بانکداری تاثیر معناداری وجود دارد. مثبت بودن ضریب این متغیر (0/1194) حاکی از وجود تاثیر مستقیم نسبت نقدینگی مورد نیاز بر ریسک بحران مالی صنعت بانکداری میباشد بهطوری که با افزایش 0 واحدی نسبت نقدینگی مورد نیاز، ریسک بحران مالی صنعت بانکداری نیز به میزان 0/1194 واحد افزایش مییابد؛ بنابراین با توجه به تجزیه و تحلیلهای صورت گرفته در ارتباط با تایید فرضیه پژوهش میتوان نتیجه گرفت که نسبت نقدینگی مورد نیاز بر ریسک بحران مالی صنعت بانکداری تاثیرگذار است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش برای بررسی نسبتهای نقدینگی از نسبتهای بودجه مالی، بازده داراییها، نسبت سربار به درآمد، نسبت وامهای پرداختنی و نسبت سود تقسیمی استفاده شده و برای نشان دادن میزان تأثیرگذاری افزایش یا کاهش ریسک بحران مالی صنعت بانکداری از الگوهای مربوط به ریسکهای قابل پیشبینی صنعت بانکداری استفاده خواهد شد.
با توجه به مطالب مطرح شده هدف اصلی این پژوهش بررسی حدود استاندارد برای نسبت سرمایه و نسبتهای نقدینگی و تأثیر آن بر روی ریسک بحران مالی صنعت بانکداری میباشد.
همچنین در این پژوهش بر آن هستیم که بررسی نماییم آیا تجویز نقدینگی و ایجاد تعادل در نسبتهای نقدینگی باعث افزایش نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و همچنین باعث کاهش نرخ تورم خواهد شد یا خیر؟ 4- مبانی نظر 4-1- انواع ریسکهای اعتباری بانکی در ارتباط با نوسانات قیمت سهام تاکنون دستهبندیهای مختلفي براي انواع ریسکهای بانكي ارائه شده است از جمله میتوان به دستهبندیهایی "ريسك سيستماتيك و غير سيستماتيك"،" ريسك پويا و ايستا" و يا " ريسك قابل پیشبینی و غيرقابل پيشبيني "اشاره كرد ليكن بهطورکلی جدول زير بهطور جامع بیانکننده ریسکهایی است كه نظام بانكي با آن روبهرو بوده است.
همچنین نتایج پژوهش آنها حاکی از آن بود که اگر ریسک بحران مالی در شرایط حاد تحت کنترل قرار نگیرد، تجویز و افزایش نسبتهای نقدینگی و همچنین افزایش سرمایه صنعت بانکداری باعث ایجاد یک نوع تورم حبابی در جامعه شده و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی را بشدت تحت تأثیر منفی قرار خواهد داد.