چکیده:
مطالعات گستردهای بین مولفه های فردی و اجتماعی زوجین در ارتباط با انتظارت آنها صورت گرفته
است که دلیل عمدة آن اهمیت فوق العاده نهاد خانواده در زمینة مطالعات روانشناسی می باشد. به همین
جهت، در تحقیق کاربردی حاضر مروری بر رابطه هوش و حمایت عاطفی زناشویی با رضایت از زندگی در
زوجین شده است که به صورت توصیفی انجام شد. همچنین روش گردآوری اطلاعات در آن به صورت
کتابخانه ای بود. به طور کلی نتایج تحقیق حاضر بر اساس مطالعات صورت گرفته نشان داد که؛ فقدان یا
کاهش احساس در مورد مولفة رضایت از زندگی در زوجین، می تواند سبب ایجاد محرکی برای تصمیم به
جدایی و طلاق شود که می توان با استفاده از تنظیم هوش هیجانی و ارتقاء حمایت عاطفی در زوجین به
بهبود این متغیر کمک نمود.
خلاصه ماشینی:
مروري بر رابطه هوش و حمايت عاطفيزناشويي با رضايت از زندگي در زنان و مردان متاهل درسا خجسته فرد کارشناسي ارشد رشتۀ روان شناسي گرايش عمومي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي، تهران ، ايران چکيده مطالعات گسترده اي بين مولفه هاي فردي و اجتماعي زوجين در ارتباط با انتظارت آن ها صورت گرفته است که دليل عمدة آن اهميت فوق العاده نهاد خانواده در زمينۀ مطالعات روان شناسي ميباشد.
به طور کلي نتايج تحقيق حاضر بر اساس مطالعات صورت گرفته نشان داد که ؛ فقدان يا کاهش احساس در مورد مولفۀ رضايت از زندگي در زوجين ، ميتواند سبب ايجاد محرکي براي تصميم به جدايي و طلاق شود که ميتوان با استفاده از تنظيم هوش هيجاني و ارتقاء حمايت عاطفي در زوجين به بهبود اين متغير کمک نمود.
1- Life Satisfaction مروري بر رابطه هوش و حمايت عاطفي زناشويي با رضايت از زندگي در زنان و مردان متاهل / ٣٥ جدول (١) انواع رضايت از زندگي (به تصویر صفحه رجوع شود) به طور کلي عقيده افراد در يک زندگي بهتر و خوب ، ميتواند به صورت دروني و بيروني مشاهده شود که اين دامنه شماري از نظريه هاي جذاب ، رضايت از زندگي را به وجود ميآورد، به دامنۀ مزبور، نظريه کلي رضايت از زندگي اطلاق ميگردد (کوچکي و حيات بخش ملايري، ١٣٩١).
به طور کلي نتايج تحقيق حاضر بر اساس مطالعات امينيان و مرادي (١٣٩٦)، زارع و صفياري (١٣٩٤)، رستمي و همکاران (١٣٩٣)، گلگون (١٣٩٢) و سليمانيان و محمدي (١٣٨٨) نشان داد که ؛ فقدان يا کاهش احساس رضايتمندي زناشويي، خود ميتواند سبب ايجاد محرکي براي تصميم به جدايي و طلاق شود که ميتوان با استفاده از تنظيم هوش هيجاني و ارتقاء حمايت عاطفي در زوجين به افزايش رضايت از زندگي آنان کمک نمود.