چکیده:
بنیادگرایی به معنا ی بازگشت به گذشته است . متفکرانی در جهان امروز وجود دارند که به
بنیادگرایی در عین فاصله ی انتقاد ی توجه دارند . ایتالو کالوینو نویسنده رمان نو و پسامدرن
ایتالیایی در نظر و در عمل به ا ین شیوه پرداخته ا ست. بنیادگرایی بازگشت به بهشت گمشده
است و در بن یاد رجوع به رحم مادر را درنظر دارد. اما بازگشت به رحم مادر اگر با فاصله انجام
نگیرد، موجب مرگ انسان می شود. تنها وحدت وجود آگاهانه است که انسان را از نیستی و
هیچ شدن نجات می دهد. بیژن نجد ی از داستان نویسان مطرح ایرانی است که به بنیادگرایی
انتقادی رو ی دارد . داستان های او هم جنبه ی معناگرایانه دارد و هم با ساز و کارها یی چون
تکنیک، ما را از افتادن در چاله ی بن یادها باز می دارد. این مقاله به بررسی داستان نویسی نجدی
به ویژه «گیاهی در قرنطینه»از دیدگاه بنیادگرایی انتقادی می پردازد
خلاصه ماشینی:
اما بازگشت به رحم مادر اگر با فاصله انجام نگیرد، موجب مرگ انسان میشود.
چهارچوب نظری مبانی نظری این مقاله بنیادگرایی انتقادی است که شامل کلیدواژههایی مانند وحدت وجود و طبیعت، بنیادگرایی و بازگشت در تمدن امروزی، فاصله و بی فاصلگی و مرگ، بنیانگرایی و بنیانستیزی میشود که از صاحبنظران مختلف در اینجا استفاده کرده و عملاً در آثار کالوینو با آن روبهرو بودهایم.
بازگشت به این مادر اگر بیفاصله و منفعل باشد، سبب نابودی است.
نجدی در داستان «روز اسبریزی» از همان مجموعه، از اسبی سخن میگوید که دختر صاحبش را سوار بر خود کرده و به سرعت در طبیعت دویده است.
آنگاه که کالوینو دربارهی جهان مصنوعی انسان سخن میگوید، نجدی نیز در داستان «استخری از کابوس» از مجموعهی «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» کابوس را روغن و گازوئیل دانسته که منجر به مرگ قو و طبیعت شده است.
این نیز شیوهی دیگر میل انسان به بازگشت است.
دکتر خودش وارد تونل میشود و میخواهد به زهدان مادر برگردد و عشق خود را که شاید خانم مهران است و هرگز بیانش نکرده دریابد و شاید آن را به او هم بفهماند و یا دستکم به ناخودآگاه خود سفر کند و بدان آگاهی پیدا کند.
یگانگی طاهر با طبیعت بدون فاصله است، چرا که وی کاملاً به این قفل باور دارد و میگوید: «بازش نکنین، من همینطوری هم حاضرم برم سربازی» (نجدی، 1373: 85).
برخی از شخصیتها به بنیانها با فاصله مینگرند، مانند شخصیت خانم مهران در همین داستان که شخصیت مطلوب نجدی است.