چکیده:
درسالهای اخیر برخی تحقیقات بر اهمیت منشاء تکانههای نفتی برای پویاییهای اقتصاد کلان در کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت تمرکز داشته اند. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) چارچوب مناسبی برای بررسی رفتار پویای متغیرهای کلان است. در ادبیات موجود تاکنون از این چارچوب برای بررسی تاثیر منشاء تکانههای نفتی بر متغیرهای کلان بصورت همزمان در دو کشور صادرکننده و واردکننده نفت استفاده نشده است. بنابراین، در این تحقیق با استفاده از این چارچوب به بررسی تفاوت اثرات ناشی از تکانههای سمت عرضه و تقاضای نفت بر متغیرهای اقتصاد کلان کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت پرداخته شده است. بعد از ساخت و حل الگو پارامترهای مورد نیاز با استفاده از دادههای فصلی 1986: 1-2017: 4 برای کشور ایران به عنوان صادرکننده نفت که با بقیه جهان تجارت دارد، به روش بیزی برآورد شده است. بررسی نشان میدهد که تکانه کاهش تولید (با منشاء عرضه) نفت ایران، باعث کاهش تولید، تراز تجاری غیرنفتی، اشتغال، تورم و مصرف کشور شده است، درحالیکه تکانه نفتی با منشاء طرف تقاضا از طریق افزایش درآمد نفتی باعث افزایش تولید، تراز تجاری غیرنفتی اشتغال، مصرف و تورم میشود. همچنین در کشور واردکننده نفت تکانه سمت عرضه نفت، باعث رکود و افزایش هزینههای تولید شده و تولید و مصرف را کاهش و تورم را افزایش خواهد داد درحالیکه تکانه سمت تقاضای نفت با ایجاد تحرک در اقتصاد باعث رونق شده و تولید و تورم را افزایش میدهد. براین اساس، سیاستگذارها باید هنگام اتخاذ سیاست اقتصادی به منشاء تکانه نفتی توجه کنند زیرا بیتوجهی به این مسئله میتواند پیامدهای مخربی بر اقتصاد داشته باشد. در نظر گرفتن این موضوع بخصوص برای سیاستگذار اقتصادی درایران به عنوان یک کشور مهم نفتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
In recent years, some research has focused on the importance of the origin of an oil shock for macroeconomic dynamics in both oil-exporting and importing countries. The existing literature lacks a proper open Stochastic Dynamic General Equilibrium (DSGE) framework to investigate the effect of the origins of oil shocks on macro variables in a two-country model consisting of an oil-exporting county and an oil-importing country. To this end, we develop and solve a new Keynesian DSGE model to show how the different oil shocks originating from oil supply or oil demand, might have diverse impacts on key macroeconomic variables in oil-exporting and importing counties. For the case study, we use data from Iran as an example of an oil-exporting country that trades with the rest of the world. Our DSGE model is estimated by using the Bayesian method for the period 1986:1-2017:4. The result shows that an oil shock originated from the shortage of oil supply (an exogenous decrease in Iran's oil production) decreases total production, non-oil trade, employment, inflation and consumption in this oil-exporting country. While a negative oil supply shock increases production costs and reduces production and consumption in Iran. However, an oil shock originated from an increase in the demand for oil raises output, non-oil trade, employment, consumption, and inflation in Iran as an oil-exporting country while a demand-side oil shock boosts production and increases inflation in this country.
خلاصه ماشینی:
در ادبيات موجود تاکنون از اين چارچوب براي بررسي تاثير منشاء تکانه هاي نفتي بر متغيرهاي کلان بصورت همزمان در دو کشور صادرکننده و واردکننده نفت استفاده نشده است .
بنابراين ، در اين تحقيق با استفاده از اين چارچوب به بررسي تفاوت اثرات ناشي از تکانه هاي سمت عرضه و تقاضاي نفت بر متغيرهاي اقتصاد کلان کشورهاي صادرکننده و واردکننده نفت پرداخته شده است .
بنابراين ، يک سوال اساسي اين است که آيا اثرات تکانه هاي نفتي با دو منشاء متفاوت ، بر صادرکننده و واردکننده نفت که در ارتباط تجاري با يکديگر هستند،يکسان است ؟ به عبارت ديگر آيا تغيير قيمت نفت با منشاء عرضه و يا تقاضا اثرات متفاوتي بر متغيرهاي کلان اقتصادي خواهند داشت ؟ بي شک پاسخ به اين سوالات و سوالات مشابه نياز به بررسي دقيق نظري و تجربي دارد.
براين اساس هدف پژوهش حاضر آن است که با استفاده از يک الگو تعادل عمومي پوياي تصادفي ، که بتواند واکنش هاي متقابل بين يک اقتصاد صادرکننده و واردکننده نفت را درنظر بگيرد، تاثير تکانه در قيمت نفت با منشاء مختلف بر اقتصاد کشور صادرکننده را بررسي کند.
براي کشور واردکننده نفت از يک طرف اين تغيير به معناي يک رونق در اقتصاد است ، که باعث خواهد شد تقاضاي کالا و خدمات در داخل افزايش يافته و مي تواند با واردات بيشتر تراز تجاري کالاهاي غير نفتي را دچار کسري کند.
نمودار ٢: تاثير کاهش توليد نفت ايران به عنوان يک تکانه سمت عرضه (به تصویر صفحه رجوع شود) منبع : محاسبات تحقيق براساس کيليان (٢٠٠٩) و آلگرت و همکاران (٢٠١٥) تاثير گذاري متفاوت تکانه هاي نفتي با منشاء متفاوت از کانال تراز تجاري کشورها عمل کرده و از آن طريق اثرات خود را نشان خواهد داد.