چکیده:
کتاب جامعۀ مصرفی و شهر پسامدرن روایت شکلگیری جامعۀ مصرفی و تناقضات آن در بطن تحولات اخیر است. این اثر سعی دارد ازطریق دیدگاه اندیشمندانی چون باومن و بودریار نشان دهد که تلاش مدرنیته در نگهداشت کمیابی، قطعیت، و بیگانههراسی ناکام مانده و در پسامدرنیته این موارد بهصورت هزینهگری، عدم قطعیت، و تسری پرسهزنی به کل جامعه، درمقام مصرفکننده، به مدار زندگی بازگشتهاند؛ جامعهای که ویژگی بارز آن اغواگری است و اگرچه افراد فکر میکنند که قدرت انتخاب و آزادی دارند، نوعی مشق بدنی خودراهبر را در پیش میگیرند که هدف آن متناسبساختن بدن خویش با وعدۀ کالاهاست. بهموازات تغییرات جامعۀ مصرفی، در فضای جهانی ـ محلیشدن نیز شاهد جایگزینی دولت ـ ملتها با شهرها درجایگاه بازیگران اصلی هستیم. در این شهرها برخی افراد، گروهها، و سازمانها ابتکار عمل جهانی دارند و مکان و فضا را درمینوردند، اما برخی دیگر مقهور مکان هستند و در فضاهای طردشدهای مانند دگرجاها سیر میکنند. شهر پسامدرن علیرغم فضاهای مصرفی و سلطۀ اخلاق مصرفی در آن همچنان شهری افتراقی است. توجه بیش از حد به جامعۀ مصرفی، وزن اندک مطالب مربوط به شهر پسامدرن، و توجهنکردن به ریختزایی شهری ناشی از جامعۀ مصرفی ازجمله کاستیهای کتاب هستند.
The book “Consumer Society and the Postmodern City”, is the narrative of the formation of the consumer society and its contradictions, in the midst of recent developments. This work seeks through the viewpoint of philosophers such as Bowman and Baudrillard to show that the attempt of modernity has failed in the preservation of scarcity, certainty, and alien phobia. In the postmodernity, these cases in the form of costly, uncertainty, and roaming returned to the life cycle of the whole society as a consumer, a society whose obvious characteristic is seduction, and although people think that they have the power of choice and freedom, they pursue a self-directed physical exercise that aims to fit their body with the product promises. In parallel with the changes in the consumer society, in the global-localized world, replacement of the nation-state with the cities is observed as the main actors. In these cities, some people, groups, and organizations have a global initiative and they seized space, but others are subdued by places and endured in discarded spaces such as heterotopia. The postmodern city is still a differentiated city, in spite of its consumer spaces and the domination of the ethics of consumption. Excessive attention to the consumer society, the low weight of the post-modern city content and the lack of attention to urban morphing from the consumer society are among them.
خلاصه ماشینی:
این اثـر سـعی دارد ازطریـق دیـدگاه اندیشـمندانی چـون بـاومن و بودریار نشان دهد که تلاش مدرنیته در نگه داشت کم یابی، قطعیت ، و بیگانه هراسی ناکام مانـده و در پسامدرنیته این موارد به صورت هزینه گری، عدم قطعیـت ، و تسـری پرسـه زنـی بـه کـل جامعه ، درمقام مصرف کننده ، به مدار زندگی بازگشته اند؛ جامعه ای که ویژگی بارز آن اغـواگری است و اگرچه افراد فکر میکنند که قدرت انتخاب و آزادی دارند، نوعی مشق بدنی خودراه بر را در پیش میگیرند که هدف آن متناسب ساختن بدن خویش با وعدٔە کالاهاسـت .
اگـر دوران «مدرن » ملازم جامعـۀ صـنعتی بـود کـه در آن طبقـه تعیـین کننـدٔە هویـت افـراد بـود، دورٔە «پسامدرن » مستلزم شکل بندی اجتماعی دیگری است که پساصنعتی و محلی اسـت و در آن ، طبقه تعیین کنندٔە جایگاه و هویت افراد نیست و هویت های سیال ، چندتکه و انعطـاف پـذیری شکل گرفته است که موقعیتی (هال ١٣٩٦) و مرتبط با مصرف اند (باومن ١٩٩٢).
سرمایه داری اولیه برای سامان مندکردن جهـان ازطریـق اخـلاق کار افراد را به وسیلۀ هنجار، قانون ، کنترل ، و نظارت به چـرخ دنـده هـایی بـرای امـور حیـاتی تبدیل میکند و جهان سرکوب را میآفریند، اما در شـهر پسـامدرن اخـلاق مصـرفی حـاکم است ؛ یعنی افراد اول مصرف کننده و بعد کارگر یا هرچیز دیگری هستند؛ مصرفی کـه دچـار چندپارگی، تنوع ، و گونه گونی است و با انباشت منعطـف هماهنـگ اسـت .