چکیده:
تأسیس شهر جدید پردیس در سال 1368 بهمنظور اسکان بخشی از سرریز جمعیت تهران به تصویب رسید. طی این سالها، اجرانشدن بسیاری از برنامههای «طرح جامع» و اجرای خارج از برنامۀ برخی طرحها مانند احداث پروژههای مسکن مهر سبب شده بسیاری از اهداف اولیۀ طرح در شهر پردیس محقق نشود و رضایتمندی از سکونت در این شهر را با چالشهایی مواجه کند. همچنین نزدیکی به تهران و این واقعیت که بخش عمدهای از ساکنان، بهناچار یا خودخواسته از تهران آمدهاند، موجب پیچیدگی فرایندهای ذهنی و نگرشی شده و گونههای مختلف رضایتمندی را پدید آورده است. در این پژوهش، بیشتر بر ابعاد ذهنی و کیفی مفهوم رضایتمندی از سکونت شامل نگرش، انگیزه و تمایلات تأکید شده است. روش پژوهش، ترکیب همزمان گردآوری دادههای کمی و کیفی است؛ بهنحویکه از مطالعۀ پیمایشی و مصاحبۀ گروهی برای توصیف و گونهشناسی رضایتمندی از سکونت استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد سکونت در شهری مانند پردیس، از لحاظ رضایتمندی، با چالشها و مسائل بسیاری همراه است. از این منظر، پنج گونۀ سکونتی در شهر پردیس شناسایی شده است: مرددها، توذوقخوردهها، تبعیدیها، سازگارها و خوشحالها. همچنین الگوی کنش مرتبط با رضایتمندی در میان تبعیدیها و توذوقخوردهها نوعی فاصلهگیری و کنارهگیری، و در میان خوشحالها، مشارکت در اجتماعات محلی است.
The establishment of the new town of Pardis was approved in 1989 for resettling a part of Tehran's overflow. During these years, the failure to perform many of the "master plan" programs and the extraordinary implementation of some projects such as construction of "Maskan-e- Mehr" projects has caused many of the initial objectives of the project not to be realized in the city of Pardis, and challenge residence "satisfaction" in this city. Also, proximity to Tehran and this fact that most of the residents, inevitably or voluntarily, came from Tehran have created complex mental and attitudinal processes that have shaped various types of satisfaction. In this research,further, emphasize on subjective and qualitative dimentions of residence satisfaction concept including attitude, motivation and preference.also, method of the research is parallel synthesize of quantative and qualitative data collection, in the way that have used survey and group interview to description and typology of residence satisfaction. The results of research show that residence in cities such Pardis make challengs and problems in terms of satisfaction. According to this prespective , five "residential types" have been identified in the city of Pardis: the hesitants, the disappointeds, the exilians, the compatibles and the happies Also, pattern of the action according to satisfaction is typical "distance" from the local community among "exilians" and the "disappointeds", and among the "happies" includes typical participatin in the local community
خلاصه ماشینی:
بخشي از متقاضيان شهرهاي اقماري را افرادي تشکيل مي دهند که به معنايي ذهني و عيني، به تهران وابسته هستند، اما توان مالي سکونت در آن را ندارند و ناگزير از ترک آن مي شوند؛ جذابيت هايي مانند کار و خدمات و نيز پيوندهاي خانوادگي و دوستي، نمايان گر وابستگي هاي عيني و همچنين احساس تعلق و نگرش به تهران به عنوان شهري مطلوب براي زندگي، بيانگر وابستگي هاي ذهني هستند.
از منظري ديگر، شهرهاي جديد که با هدف جذب بخشي از تقاضاي سکونت در مادرشهر وارد برنامه ريزي شهري کشور شده اند، عمدتا به مکان سکونت افرادي تبديل شده اند که به دليل مشکلات معيشتي به اجبار مادرشهر را ترک ميکنند و به تعبيري از آن تبعيد مي شوند؛ اقامتگاه هايي بعضا اجباري که ساکنان آن منتظر فرصتي براي خروج هستند (شاطريان و همکاران ، ١٣٩٦)؛ بنابراين ، انگيزة سکونت براي ترسيم وضعيت سکونت و رضايتمندي سکونتي در شهرهاي جديد، از نقشي تعيين کننده برخوردار است .
نگرش مثبت ، منفي و بينابيني پاسخگويان که با گونه هاي مختلف سکونتي نيز مرتبط بوده در جدول ٥ نشان داده شده است ؛ براي نمونه ، گزينۀ «براي زندگي بد نيست » ذهنيت افرادي را نشان مي دهد که تلاش مي کنند خود را با شرايط سازگار کنند.