چکیده:
با انقلاب مشروطه در ایران و ترکیه، حاکمیت تمامعیار نظام استبدادی سنتی کم رنگ شد و قانون اساسی روابط دربار با مردم و طبقات جامعه را هماهنگ کرد. نظام قبل از مشروطه به زور متکی بود ولی در نظام جدید این قانون است که مبنای مشروعیت حکومت و روابط دولت-ملت را در نظر میگیرد. باتوجه به اسناد و مدارک موجود درخصوص جنبشهای دموکراتیک مشروطه در ایران و ترکیه به بررسی، مقایسه و همچنین چگونگی ظهور حکومتهای خودکامه از درون این جنبشها پرداخته شده است. بر این اساس نظریه «جامعه کلنگی» یا «جامعه کوتاهمدت» کاتوزیان جهت چارچوب نظری مقاله حاضر بکار گرفته شده است. از نظر کاتوزیان با تغییر حکومت، جامعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تغیرات زیادی به خود میبیند. بر این اساس جامعه به علت تغیرات مداوم و زیاد نمیتواند به توسعه برسد. بعد از ناآرامیهای مقطعی پس از مشروطه، ظهور رضاخان در ایران و آتاترک در ترکیه بمثابه دو نیروی خدادادی بودند که برای نجات مردم از دست شورشیان فرستاده شدند اگرچه مدت زمانی از ریاست آنها نگذشت که هر دو به دو فرد خودرای و مستبد تبدیل شدند و جامعه مجددا به سمت استبداد گروید. روش تحقیق این مقاله مقایسهای و تطبیقی است به این معنا که برطبق نظریه جامعه کلنگی، عناصر و مولفههای جنبشهای مشروطه در ایران و ترکیه را مشخص و سپس درصدد مقایسه هر دو مقوله خواهیم بود.
With the Constitutional Revolution in Iran and Turkey, the sovereignty of the traditional autarchy waned, and the constitution harmonized the royal court relations with the people and classes of society. The pre-constitutional system relied on force, but in the new system it is the law that underpins the legitimacy of government and nation-state relations. According to the available documents on the constitutional democratic movements in Iran and Turkey, it is examined that how authoritarian regimes have emerged from these movements, and the regimes are studied and compared. Accordingly, Katozian's theory of "old society" or "short-term society" was used as the theoretical framework for the present article. According to Katozian, with the change of government, society undergoes many changes in the economic, social and cultural fields. Based on this theory, the society cannot develop due to constant and extensive changes. After some periods of post-constitutional unrest, Reza Khan's rise to power in Iran and Ataturk's in Turkey were seen as two God-given forces sent to save the people from the rebels, although it was not long before they both became arbitrary and authoritarian and the society was back to autarchy. The research method of this article is comparative in the sense that according to the theory of old society, the elements and components of the constitutional movements in Iran and Turkey are identified and then we will try to compare the two categories.
خلاصه ماشینی:
دموکراسی که به معنای حق مشارکت بیش از پیش مردم در امر حکومتداری و سرنوشت کشور خویش است هنگام ورود به دیگر کشورها با چالشها و مبارزاتی همراه شد زیرا بسیاری از جنبهها و ابعاد دموکراسی در مقابل سنتها، هنجارها و ارزشهای سنتی و بطورکلی فرهنگ این جوامع قرار میگرفت و یا به خاطر به چالش کشیدن حق اقتدار حاکمیت رهبران آنها و مجبور بودن به واگذاری بخشی از قدرت و اختیارات خود به گروههای دیگر ایجاد چالش میکرد.
چند دلیل باعث اهمیت این انقلاب میشود: یکی اینکه در کشورهایی که نوع حکومت آنها استبدادی و اقتدارگرایی بوده است کمتر زمانی اتفاق میافتاد که از طریق یک جنبش قوی با اتحاد گروههای مختلف مردم بتوان پادشاه یک مملکت را وادار به انجام کاری خاصی کرد: یعنی شرایط به طریقی پیش برود که شاه در مقابل گروهها و اقشار مختلف جامعه سر تعظیم فرود بیاورد، دیگری اینکه جنبش مشروطه ایران با فحوایی متفاوت از آنچه بوده است وارد عمل شد.
اگرچه این انقلاب نتوانست دوام داشته باشد زیرا این انقلاب، حکومت استبدادی و خودکامه عبدالحمید دوم را به دنبال داشت اما توانست طی سی سال آینده زمینه مناسبی برای ایجاد قانون اساسی واقعی و حکومت مشروطه در سال 1908 و پایان امپراطوری 500 ساله عثمانیان و ظهور ترکیه را فراهم بیاورد.