چکیده:
فعل بر چگونگی حالتی و اجرای عملی در قید زمان (گذشته، حال و آینده)، بگونههای خبری و انشایی بکار برده میشود، و افعال در زبان عربی در حالت مضارع و امر، بصورت موکد و غیرموکد استعمال می-گردند، که فعل غیرموکد بر روال عادی کلام دلالت داشته و در صورت تاکید، اصرار و اظهار عزم و اراده متکلم را بر اجرای عملی آن بطور جدی و حتمی بازگو مینماید. آمدن نون (ن) در اخیر فعل مضارع و یا امر در زبان عربی دال بر تاکید آن است و پیوند نون ثقیله (نون مشدده) تاکید بیشتر نسبت به تاکید با نون خفیفه (نون ساکنه) را نشان میدهد. نون تاکید در افعال ماضی کاربرد نداشته، مگر اینکه در معنای طلبی (دعایی) بکار برده شود. و اضافه شدن این نونها در افعال مضارع و امر تغییرات شکلی را نیز در قبال دارند، که بخش صرفی آن در کتابهای صرفی و بخش نحوی آن معمولا در کتابهای نحوی بیان گردیده است ، اما در این مقاله ابعاد مختلف این تغییرات هنگام توکید، از نگاه صرفی و هم از دید نحوی با دلایل و مثالها مورد تحقیق و بررسی همهجانبه قرار گرفته است، و به سوالاتی که از قبل طرح شده، جوابهای علمی و تحقیقی بیان گردیده و به توضیح نکات بسیار غامض و پیچیده افعال هنگام تاکید پرداخته است.
A verb using adverb of time (past, present and future) is used to show state or implementation of an action for information and writing. Present form of a verb in Arabic is used in forms of imperative, emphatic or non-emphatic, which a non-emphatic verb is in normal or simple form, but in case of emphasis, it shows urging and expressing the determination of a speaker on seriously practical implementation of an action. The use of (Nun) at the end of present or imperative verbs in Arabic is due to emphasis, and the joining of (Nun-e-Saqeela) or (Nun-e- Mushadadah) at the end of a verb expresses more emphasis than Nun khafeefa (Nun-e- Sakena). The emphatic “Nun”, except for requesting or praying, is not used in past form (in Arabic). Adding of these “Nuns” at the end of present and imperative forms of a verb, have different forms too that we can find them in the syntactical section of syntactic books and its grammatical forms in grammar books with its details. However, in this article, and the various dimensions of these changes while, have been researched and reviewed with its examples showing syntactic and grammatical points with the reasons, and the questions already posed, scientific and investigative responses given. In this article, I explained the very complex points of verbs when stressing that the literary men face at all times.
خلاصه ماشینی:
و فعل ماضي «به لحاظ اينکه زمان ش سپري شده » و همچنين حال «به ١٥٠دليل اينکه به منزله فائت است » قابل تأکيد نيستند (ابن عقيل ، ١٣٨٢: ٣٣)، و بعضي ها گفته اند، در صورتي که فعل به لفظ ماضي باشد و در معنا دلالت بر مستقبل نمايد، موکد واقع مي شود اما بسيار کم ، و از اين نوع توکيد در حديث شريف آمده است : «فإما أدرکنَّ أحدٌ منکم الدَّجال َ»، پس اين بر معني «فإماُ يدرکن َّ» مي باشد (الغلاييني ، بي تا: ٨٨)، و موارد نادر، استعمال اسم فاعل نيز با نون تأکيد در زبان عربي مي باشد، چنانچه در شعري از قبيله ذيل آمده است : اريت ان جاءت به املودَا مرجَّلا و يلبس البرودَ ا و لا يــري مالاَ مـعــدودَا أ قائلنَّ احضروا الشودا يعني : خبر بده مرا اي مرد اگر بياورد آن زن پسر جواني را که تزويج کند او را در حاليکه لطيف بدن و نازک اندام و موي او شانه کرده و افشان باشد و جامه هاي يمني به بر کرده .
و: {َلتَسْمَعُن َّ}، آل عمران : ١٨٦، مانند آن ؛ در هر دو آيت شريفه نون رفع بجهت تخفيف ، و تعدد نون ها حذف گرديد؛ بعدًا بر خورد دو ساکن واقع شد، طوريکه فعل قبل از دخول جازم شکل «َ صُدُّوَننَّک َ» را داشته ؛ و زمانيکه جازم بالايش داخل گرديد – و آن عبارت از «لا» ناهيه مي باشد و نون حذف شد، چنانچه از جمله افعال خمسه مي باشد و در حالت جزم نون هاي اعرابي ١٥١ حذف مي گردند، و فعل شکل «يصدُّوَّنک »، را اختيار مي کند، و التقاي ساکنين بين واو و نون مشدده واقع شده ، و «واو» به علت حرف عله بودن و وجود قرينه «ضمه » که بر محذوف دلالت مي نمايد حذف شد، و با وجود آنکه در آخر فعل نون متصل است ، اما تقديرًا نون از فعل فاصله دارد (الأنصاري ، ٢٠٠١: ٢٥).