چکیده:
رهبری به عنوان یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر سازمانها به طور گستردهای مورد مطالعه و تحقیق قرارگرفته است. هدف این مقاله مطالعه، شناخت و مقایسه رهبری نوگرایی و فرا نوگرایی در دو عصر متفاوت مدرن و پست مدرن میباشد. روش پژوهش در این مقاله به روش جمع آوری اطالعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اینترنت میباشد. نوگرایی به عنوان یک پدیده فرهنگی است که عناصر زیربنایی و ساختاری آن شامل تسلط بر طبیعت، پیشرفت و تغییر، عقلانیت، کارایی و روابط غیرشخصی و اتکا به وجود »یک بهترین روش« است. پستمدرنیسم در پاسخ به کاستی های مدیریت سنتی و پارادایم مدرنیسم، برای افزایش تغییر و نیازهای سازمان و جامعه به وجود آمده و معتقد است که محیط سازمانی آشفته و در حال تغییر است و دنیای فردا دنیای سازمانهای پسانوگراست که نیازمند رهبران فرا نوگرا میباشند. در تیوری رهبری نوگرا تاکید بر تاثیرات رهبری و مطالعه جایگاه قانونی رهبر در بوروکراسی مدنظر است، رهبران نوگرا معموال علاقه مند به حفظ وضعیت کنونی، سلسله مراتب، داشتن جایگاه رییس، اقتدارگرایی، مرکزگرایی، وحدت و یکپارچگی، داشتن چشماندازهای جهانی، عقالنیت و منطق و... می باشند. در رهبری فرا نوگرایی تمرکز بر چگونگی فرایند رهبری است و به توانایی شخصیتی رهبر و قدرت نفوذ او در باورها، ارزشها، رفتارها و اعمال کارکنان تاکید میشود. رهبری فرا نوگرا در عصر پستمدرن، مفهوم جدیدی از رهبری را با عنوان رهبری خدمتگزار ارایه میکند که دارای ویژگی هایی همچون همدلی، دوراندیشی و گوش دادن موثر میباشند و همواره به دنبال آن هستند که به دیگران خدمت کنند. این شیوه از رهبری بر روابط سالم و کارایی در سازمان تاکید دارد
خلاصه ماشینی:
پستمدرنیسم در پاسخ به کاستیهای مدیریت سنتی و پارادایم مدرنیسم، برای افزایش تغییر و نیازهای سازمان و جامعه به وجود آمده و معتقد است که محیط سازمانی آشفته و در حال تغییر است و دنیای فردا دنیای سازمانهای پسانوگراست که نیازمند رهبران فرا نوگرا میباشند.
رهبران مؤثر کسانی هستند که بتوانند افراد متفاوت را در زیر یک چتر فکری و جهت واحد، گرد آورند و این درک را ایجاد کنند که آنچه اعتبار و ارزش دارد، روح جمعی است که باید در یک مجموعه یا سازمان حاکم باشد (ساعتچی و عزیزپور، 1384).
رهبری فرانوگرا، رهبری میباشد که خود را به عنوان خادم شبکه و خدمتگزار معرفی میکند، بدنبال توانمند کردن کارکنان است، داستانهایی را در مورد آینده نقل میکند، دارای بصیرت بوده و نشاندهنده راه میباشد، موافق ترکیب مردها و زنها در سازمان میباشد، شبکهسازی و تیمسازی میکند (بوج و دنهی، 1999).
اهمیت موضوع رهبری در سازمانها، باعث شده است که اندیشمندان و محققان مدیریت در پی کشف ویژگیها و خصوصیات رهبران موفق در سازمانها برآیند و همواره در تلاش باشند تا مشخصات رهبر موفق را در سازمان ذکر کنند.
رهبری مترادف با رئیس بودن است و در بالاترین جایگاه سازمانی قرار دارد و کلیه افراد سازمان بازیگر نقشهای اعلام شده از سوی رهبر میباشند (فرهنگی، 1390).
شکل 1: رهبری سازمانی در پارادایم نوگرا به تصویر صفحه مراجعه شود تیزبین (Panoptic): رهبر همه اعضا گروه را به دقت زیر نظر دارد و نظارت میکند و ممیز و ارزیاب نهایی برای عملکرد دیگران و کیفیت کار است.
The Impact of Postmodernism on Management and Organization Theories.