چکیده:
مقاله «بررسی ماهیت حدیث جابر و جایگاه آن در اثبات نام دوازده امام»، حدیث «لوح جابر» را ساختگی خوانده، نزول هرگونه لوح مکتوب شامل اسامی همه امامان را انکار، و نیز ادعا کرده که اسامی همه امامان برای غیر ایشان روایت نشده است. نوشتار حاضر در نقد آن مقاله، مهمترین اشکالات روشی آن را چنین یافته است: به کار نبردن روش متناسب با نقد مجموعه حدیثی لوح، دوگانگی در اعتبارسنجی مستندات، گزینش یکسویه، و نادیدهانگاری روایتها و گزارشهای معارض به ویژه در مسئله سن جابر. نیز اشکالات محتوایی آن عبارت است از: ناسازگاری درونی مستندات، استنادهای نادرست، بهویژه در مسئله نابینایی جابر، خلط میان صدور روایت و شیوع آن، نادرستی انکار نزول هرگونه لوح شامل اسامی امامان، نادرستی ادعای روایت نشدن اسامی همه امامان برای غیر ایشان.
The article entitled “Investigating the Nature of Jabir’s Hadith and Its Position in Proving the Names of the Twelve Imams” considers that “Jabir’s Tablet” hadith is a fabrication, denies any written tablet containing the names of all the Imams and claims that the names of all the Imams were narrated to none others except him. The present paper criticizes the mentioned article stating that its most important methodological drawbacks are: not using the reliable method for criticizing the two Hadiths of Tablet, the duality of document authenticity, the one-sided selection, and the disregard of narratives and reports presented by the opponents. As for its content drawbacks, they are: internal inconsistency of the documents, inaccurate citations, confusing between the insurance of the narration and its prevalence, the inaccuracy of denying the revelation of any tablets which include the names of the Imams, the inaccuracy of the claim that the names of all Imams was narrated by none other than him, and also the mistake about Jaber's blindness and age.
خلاصه ماشینی:
net دریافت: 7/6/97 ـ پذیرش: 14/10/97 چکیده مقالۀ «بررسی ماهیت حدیث جابر و جایگاه آن در اثبات نام دوازده امام(»، حدیث «لوح جابر» را ساختگی خوانده، نزول هرگونه لوح مکتوب شامل اسامی همۀ امامان( را انکار، و نیز ادعا کرده که اسامی همه امامان برای غیر ایشان روایت نشده است.
همچنین در سالهای اخیر، از یکسو، درباره اَسناد و محتوای این حدیث، آثاری در قالب کتاب و مقاله نگاشته شده، و از سوی دیگر، مواجهه انتقادی با آن احیا گردیده است؛ چنانکه فیصل النور، نویسنده معاصر سنی، آن را ساختگی خوانده و نیز این حدیث از سوی برخی نویسندگان امامی نقد شده که این نقدها گاه به شکل سخنی کلی و کوتاه، و گاه به شکل یک مقاله مستقل بوده است؛ همچون مقاله «بررسی ماهیت حدیث جابر و جایگاه آن در اثبات نام دوازده امام(» که آقای محمد غفوری آن را در اثبات ساختگی بودن حدیث لوح جابر نگاشته و در دوفصلنامۀ علمی ـ تخصصی سیرهپژوهی اهلبیت( (رویکرد تمدنی)، ش چهارم (بهار و تابستان 1396) نشر یافته است.
روش دیگری که با تسامح میتوان در نقد یک مجموعۀ حدیثی در پیش گرفت، گزینش بهترین سند، بهترین متن و بهترین منبع، و تعمیم نقدهای مشترک به کل مجموعه است؛ اما در مقاله، این روش نیز پیموده نشده، بلکه نویسنده از میان روایتهای ششگانۀ مجموعۀ جابر، روایت ابنسنان را برگزیده و اشکالهای محتوایی و اشکال خاص سندی آن را بیان کرده و سپس چنین نگاشته است: «نتیجه آنکه حدیثی با این درجه از اهمیت برای شیعه، باید از اعتبار و سندی محکم برخوردار باشد، اما مشاهده میشود هم متن و هم سند آن دارای مناقشه است».