چکیده:
در این مقاله، نویسنده با استناد به شواهد تاریخی، به تبیین چرایی اثباتناپذیری وجوب خمس درآمدها در زمان پیامبر اکرم(ص) پرداخته و ضمن پذیرش وجود ادلۀ فقهی کافی، برای وجوب خمس درآمدها در زمان حاضر، ادلۀ تاریخی وجوب خمس ارباح مکاسب در زمان پیامبر اکرم را نقد و رد میکند. دستاورد این تحقیق در راستای حکم وجوب خمس ارباح مکاسب، در خدمت فقه بهکارگرفته میشود، هرچند که روش آن با توجه به ماهیت ادلۀ مورد استناد فقها برای اثبات وجوب خمس ارباح در زمان رسول الله(ص) تحلیلی ـ تاریخی است. مهمترین دلایل تاریخی این مقاله برای ناممکن بودن اثبات خمس درآمدها در زمان پیامبر اکرم(ص) عبارت است از فقدان دلیل برای اثبات خمس درآمدها در زمان ایشان، فقر و تنگدستی عمومی مسلمانان در دورۀ پیامبر، کمعمقی ایمان تازهمسلمانان و تناقض وجوب خمس درآمدها بدون استثنا کردن هزینههای سالانه با فلسفۀ خمس در آن زمان.
In the present study, the author, referring to the historical evidences, explores the argument over the indemonstrability of the obligatory Khums on the profits of earnings at the time of Holy Prophet (PBUH). While acknowledging the availability of adequate legal evidences for the obligatory Khums on the profits of the earnings at the present time, criticized and rejects the historical evidences concerning the obligatory nature of Khums on the profits of earnings during the Holy Prophet (PBUH)’s period. The findings of this research may be applied in the field of the jurisprudence in the line with the obligatory nature of Khums on the profits of earnings, even though the research approach adopted due to the evidences to which the jurisprudents refer in order to support the obligatory nature of Khums on the profits of earnings in the Holy Prophet (PBUH)’s period is a historical analysis. In this study, the most important evidences found concerning indemonstrability of the obligatory Khums on the profits of earnings in the Holy Prophet (PBUH)’s period include the lack of evidence for supporting the Khums on the profits of earnings in the Holy Prophet (PBUH)’s period, the poverty among the Muslims in the Holy Prophet (PBUH)’s period, the shakable faith of newly Muslim people, and the contradiction between the obligation of Khums payment applied to the profits of earnings, while not excluding the annual expenditures, and the philosophy of Khums at that period of time.
خلاصه ماشینی:
ir مقدمه خمس يکي از واجبات مالي مسلم و قطعي اسلام محسوب مـيشـود کـه در قـرآن کـريم ، وجوب و منابع و مصارف آن ذکر شده است ، با اين حال ميان مذاهب اسـلامي دربـارة ايـن مسئله اختلاف هاي فراواني وجود دارد؛ ازجمله بر سر خمس درآمدها که غالب شـيعيان آن را پذيرفته اند، در حالي که اهل سنت يکسره آن را انکار مي کنند.
نويسنده در اين مقاله و در ادامۀ پژوهش قبلي ، به پاسخ اين سؤال کليـدي پرداختـه کـه اگر خمس درآمدها در قرآن ذکر يا حتي اشاره شده ، چرا در زمان رسـول الله بيـان و ابـلاغ نشده است و آيا ابلاغ نشدن آن ، به معناي نظر آن حضرت مبني بـر عـدم وجـوب خمـس درآمدها نيست ؟ در واقع اين مقاله يک پژوهش بين رشته اي است که از تاريخ ، براي روشن شدن مستند حکمي فقهي ياري گرفته است .
مهم ترين پاسخ هاي تاريخي اين مقاله به شواهد عدم اثبـات خمـس درآمـدها در زمـان پيامبر اکرم (ص ) عبارت است از فقدان دليل براي اثبات خمس درآمدها در زمان ايشان ، فقر و تنگدستي عمومي مسلمانان در دورة پيامبر، کم عمقي ايمان تازه مسلمانان به گونه اي که بيم واکنش به هنگام طلب مال بيشتر از آنان مي رفت ، نبود هيچ گونه ادعايي دربارة وجود دليلي براي استثناي هزينه ها از محاسبۀ خمس درآمد که شايد چرايي عدم اعلام اين واجب را نيز تبيين کند.