چکیده:
بسیاری از احکام و فروع فقهی، به عَدالت، مشروط است. فقهای شیعه، نوعاً، بحث دربارۀ مفهومشناسی عَدالت را بر محور دو گزینۀ: ملکۀ امتثال و اجتناب، و استقامت فعلی، قرار میدهند. با وجود اینکه تعریف عَدالت به استقامت فعلی، در فقه امامیه، قدمت دارد و تعریف عَدالت به ملکۀ نفسانی، در روایات، مفقود است، مشهور فقیهان امامیه، عَدالت را ملکۀ امتثال و اجتناب میداند. بیشک، لزوم لحاظ ملکه، در مفهومشناسی عَدالت، احراز عَدالت را دشوارمیکند؛ چه اینکه صرف امتثال واجبات و اجتناب از محرمات را برای احراز عَدالت کافی نمیشمارد. واقعیت مذکور، این پرسش را پیشرو مینهد که مشهور، به اتکای کدام دلایل، لحاظ ملکه را در مفهومشناسی عَدالت لازم میداند و آیا این دلایل، کفایت اثبات دیدگاه مشهور را دارند؟ از اینرو، نوشتار حاضر، با هدف تبیین و ارزیابی دلایل مشهور، در پژوهشی به روش توصیفی، دلایل لزوم لحاظ ملکه را در مفهومشناسی عَدالت بررسی میکندو به این نتیجه میرسد که دلایل مشهور، کفایت لازم را برای اثبات دیدگاه مشهور و لزوم لحاظ ملکه در مفهومشناسی عَدالت ندارد و احراز عَدالت به بیش از امتثال واجبات و اجتناب محرمات نیازمند نیست.
Many laws and derivative principles of jurisprudence are conditional on justice. Typically, Shi'a jurists discuss the conceptualization of justice on the basis of two options: The habit of compliance and elusion and the actual persistent. Despite the fact that the definition of justice to the actual persistent has a background in the Ja'fari jurisprudence and to the inner disposition is missing in the narratives, the famous Ja'fari jurists consider justice as the habit of compliance and elusion. Undoubtedly, the necessity of considering disposition in the conceptualization of justice makes establishing of justice difficult. In addition, it does not view mere compliance of religious obligations (Wajibat) and elusion from inviolable things (Mohrramat) enough in order to establish justice. This fact raises the question that based on what facts the famous [scholars] consider the disposition as necessary in the conceptualization of justice and are these reasons adequate for proving the famous views? Therefore, the present paper, with the aim of clarifying and evaluating the famous reasons, in a descriptive study, investigates the necessary reasons for considering the disposition in the conceptualization of justice. It is concluded that the famous reasons are not adequate to prove the famous view and the necessity of considering disposition in the conceptualization of justice. It is not necessary to go beyond the compliance with the religious obligations and elusion from inviolable things in order to establish justice.
خلاصه ماشینی:
نصوص دال بر اعتبار صفاتي نفساني در شاهد برخي از روايات باب شهادت ـ همانند روايت : علاءبن سـيابه (حـر عـاملي، ١٤٠٩، ج ٢٧: ٣٨١، ب ٣٤، ح ١)، عبدالله بن ابييعفور، يونس بن عبدالرحمن ، عبـدالله بـن مغيـرة، عمـاربن مروان ، ابيبصيرو سکوني (حر عـاملي، ١٤٠٩: ٣٩١ ـ ٣٩٨، ب ٤١، ح ١، ٣، ٥، ٩، ١٠، ١٩) به تناوب ، از لزوم اعتبار صفاتي همانند: مأمونيت ، عفت ، ستر، صـيانت ، صـلاح ، خيريـت و رضا، براي شاهد، نام مي برند و به اين بيان ، در اعتبار علم به صفات نفساني مـذکور، بـراي تحقق عدالت ظهور دارند؛ حال اينکه اجماع منعقد است که چيزي بيش از اعتبـار عـدالت ، براي شاهد، لازم نيست ؛ لذا از توجه به اجماع بيان شـده و وضـوح نفسـاني بـودن صـفات مذکور و انحصار انطباق آنها بر صاحب ملکه ، اين واقعيـت کشـف مـي شـود کـه عـدالت ، ملکه اي نفساني است ؛ چه اگر ماهيت عدالت ، ملکۀ نفساني نبود، بيترديد، افزون بر اعتبـار عدالت ، اعتبار صفات نفساني مذکور نيز در شاهد، واجـب مـي بـود و حـال اينکـه اجمـاع مذکور، براي موارد مشروط به عـدالت ، اعتبـار چيـزي بـيش از عـدالت را لازم نمـي دانـد (طباطبـايي، ١٤١٨، ج ١٥: ٤١ ـ ٤٢؛ انصـاري، ١٤١٤: ١١؛ ١٤١٥، ج ٢: ٢٥٠ ـ ٢٥٢، ٢٥٩؛ قزويني، ١٤١٩: ٧٧؛ فاضل لنکرانـي، ١٤١٤: ٢٣٨؛ خـويي، ١٤١٨، ج ١: ٢٦١ ـ ٢٦٢؛ ١٤١١: ١٧٠؛ اردکـاني، ١٤٠٢: ١٠٥ ـ ١٠٦؛ قمـي، بـي تـا: ١٤ ـ ١٥؛ شـيرازي، ١٤٢٦، ج ٣: ١٨٥؛ اشتهاردي، ١٤١٧، ج ١٧: ٢٥٥؛ روحاني، ١٤١٢، ج ٦: ٢٣٧؛ مؤمن ، ١٤٢٢: ٥٢٤).