چکیده:
این نوشتار موید آن بوده که سازه بخش جدایی ناپذیر وجوه مختلف معماری است و موجودیت طرح های معماری وابسته به سازه است. جدایی سازه از طراحی که ریشه در انقلاب صنعتی دارد در بخش آموزش هم تداوم یافته است. این جدایی، در آموزش های رشته معماری به نارسایی های متعددی منجر شده است. لذا نوشتار پیش رو درصدد بوده تا ازطریق بررسی میزان قرابت روش های آموزش سازه با ماهیت طراحی، ازیک سو به کشف ضعف ها و قابلیت های هر روش نایل آید و ازسوی دیگر به ارایه راهکارهایی برای نزدیک ساختن این دو مقوله اقدام نماید. این تحقیق نظری، ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و از نظریه های کدگذاری دوگانه و الگوی پردازش اطلاعات برای توصیف ماهیت انتقال مطالب استفاده نموده است. در بخش ارایه پیشنهادات هم به تجربیات آموزشی نگارنده اول، در چند دانشگاه مختلف متوسل شده است. یافته ها موید آن بوده که روش نظری (بالاخص در استفاده از منابع گروه های عمران و...)، به علت انتزاعی، کلام محور، تحلیلی و مجزابودن مطالب، تاکید بر فرمول ها و مسایل رام، تاکید بر کمیت ها، عدم تاکید بر ساخت و...، با ماهیت های سازنده، کل نگر، واقعی، سه بعدی، غیرکلامی،... و اکتشافی طراحی سنخیت بسیار کمی دارد. برعکس، آموزش براساس مدل های فیزیکی و سازه های واقعی (بالاخص درصورت همراه شدن با طراحی) با ماهیت طراحی سنخیت بیشتری دارد. یافته ها موید آن بوده که برای نزدیک ساختن آموزش سازه با ماهیت طراحی می بایست در قالب سه گام از دانش معنایی توام با روش نظری به سمت دانش های رویدادی و رویه ای دیگر روش ها متمایل شد.
خلاصه ماشینی:
تأملي بر قرابت و تناسب روش هاي آموزش سازه با ماهيت طراحي معماري (به منظور کشف ضعف ها و ارائه راهکارهايي براي حذف آنها)١ جواد گوديني ٢: استاديار گروه معماري، دانشگاه رازي، کرمانشاه ، ايران J.
لذا نوشتار پيش رو درصدد بوده تا ازطريق بررسي ميزان قرابت روش هاي آموزش سازه با ماهيت طراحي، ازيک سو به کشف ضعف ها و قابليت هاي هر روش نائل آيد و ازسويديگر به ارائه راهکارهايي براي نزديک ساختن اين دو مقوله اقدام نمايد.
اين تحقيق نظري، ماهيتي توصيفي-تحليلي داشته و از نظريه هاي کدگذاري دوگانه و الگوي پردازش اطلاعات براي توصيف ماهيت انتقال مطالب استفاده نموده است .
يافته ها مؤيد آن بوده که براي نزديک ساختن آموزش سازه با ماهيت طراحي ميبايست در قالب سه گام از دانش معنايي تؤام با روش نظري به سمت دانش هاي رويدادي و رويه اي ديگر روش ها متمايل شد.
عمده پژوهش هاي اين طيف ، با هدف مناسب سازي آموزش سازه انجام شده و بر تغيير برنامه ، روش يا رويکرد آموزشي تأکيد نموده اند (جدول ١).
مقايسه آموزش سازه براساس رجوع به طبيعت با ماهيت طراحي مؤيد آن است که اين روش نيز به خاطر ويژگيهايي همچون واقعي، سه بعدي و غيرکلاميبودن موضوعات ، امکان استفاده از درک استعاره اي در تحليل آنها با ماهيت طراحي تناسب نزديکي دارد.
مقايسه آموزش براساس سازه هاي واقعي نشان ميدهد که اين روش نيز به دليل واقعي، کلي، سه بعدي و غيرکلاميبودن موضوعات با ابعاد طراحي همخوان است .