چکیده:
در اینجا با نگاهی اجمالی به نظرات فقیهان درباره حقیقت فسخ، موضوع و حقیقت فسخ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است؛ زیرا پرداختن به احکام فسخ نیازمند تبیین جامع موضوع آن است. از اینرو نخست مفهوم فسخ را از حیث لغت و اصطلاح، تبیین و سپس مهمترین تعریفهای فقیهان در حقیقت فسخ را نقل میکنیم و در نقد آن و با استفاده از روایات، در پاسخ به اینکه آیا فسخ کاشف و انحلال از زمان عقد است یا خیر؟ ثابت خواهیم کرد که آن بیانات از جامعیت لازم برخوردار نیستند. سپس تعریف منتخب از حقیقت فسخ را ارائه و ثمره این بحث را هم ذکر خواهیم کرد.
خلاصه ماشینی:
به طور مثال نکاح در چند مورد منفسخ میشود، یعنی به دون سبب مباشر برای فسخ: مانند مواردی که یکی از دو زوج بعد از عقد از اسلام خارج گردند که عقد در اینجا بدون اینکه فسخی از جانب زوجین انجام گیرد منفسخ شده و فاسخ اصلی در واقع شارع مقدس است.
نسخ یا کشف انقلابی مشهور قائلاند به اینکه فسخ از قبیل نسخ است که در نتیجه، فسخ از زمان خودش تأثیر میکند نه از زمان عقد، بنابر این منافع عوضین تا قبل از فسخ، ملک مالک جدید است و منافع بعد از فسخ به مالک سابق برمیگردد.
فرمودهاند اگر سبب فسخ از زمان عقد وجود داشته باشد فسخ به نحو کشف انقلابی مؤثر است.
اما در مواردی که خیار به دلیل شرط و از قبیل آن ثابت باشد فسخ به نحو نسخ مؤثر است.
ایشان در موارد شرط الخیار میفرمایند فسخ از قبیل نسخ است اما در سایر موارد به نحو کشف انقلابی موثر است.
ولی شاید بتوان گفت کلام ایشان در بیان حقیقت فسخ ناتمام است، زیرا: مبنای اینکه فسخ از قبیل نسخ باشد یا کشف انقلابی، این است که زمان جزء مفاد و مفهوم عقد هست یا خیر.
بنابراین مرحوم شیخ باید در این موارد ملتزم شود فسخ به نحو کشف انقلابی است.
اما اگر بگوییم فسخ کشف انقلابی است این فواید و نمائات به ملک مالک سابق برمیگردد.
يزدى، سيد محمد كاظم طباطبايى، العروة الوثقى (المحشّٰى)، 5 جلد، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، 1419ق.