چکیده:
این تحقیق به بررسی رابطه برخی متغیرهای اقتصادی (نرخ تورم، نرخ سود تضمین شده و بازده طلا) با بورس اوراق بهادار تهران (بازده بازار سهام و نرخ رشد حجم معاملات) طی دوره 10 ساله 1/1377 تا 12/1386 میپردازد. نرخ سود تضمین شده به عنوان شاخص بازار پول، با دو متغیر نرخ بازده اوراق مشارکت و نرخ سود سپردههای سرمایه گذاری یک ساله بانکهای دولتی نشان داده شده است.
برای آزمون فرضیهها از دو روش آماری (حداقل مربعات معمولی و آزمون همگرایی یوهانسن) استفاده شد و نتایج حاصل از روشهای اقتصاد سنجی (الگوی خود توضیح برداری-VAR و آزمون یوهانسن) نشان داد که تورم در بلندمدت رابطه معنادار و مثبتی با متغیرهای بازار سهام تهران دارد و افزایش آن منجر به افزایش بازدهی و رشد حجم معاملات سهام میشود. از تیر 1384 به بعد سرمایه گذاری در سهام یک سپر تورمی نبوده است اما تا پیش از آن سهام یک سپر در مقابل تورم محسوب میشود. برای بررسی رابطه بازارپول و سرمایه زمانی که از نرخ سود سپردههای یک ساله بانکی استفاده شد، رابطه معنادار و معکوسی ملاحظه گردید، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که افزایش نرخ سود بانکی از طریق جذب سرمایهها، موجب کاهش بازدهی و رشد حجم معاملات سهام میشود و برعکس؛ لذا این دو بازار را میتوان در بلندمدت بازارهای رقیب و مکمل یکدیگر محسوب نمود. اما زمانی که از نرخ سود اوراق مشارکت بعنوان شاخصی از نرخ سود تضمین شده استفاده شد، رابطهای معنادار و مثبت بدست آمد که نشان داد اوراق مشارکت یک فرصت سرمایه گذاری رقیب برای سهام نیست و افزایش نرخ بازده آن اثر منفی بر بازار سهام ایران ندارد. در خصوص رابطه بازده طلا و بازدهی و حجم معاملات سهام نتایج بدست آمده از الگوی تصحیح خطای برداری) (VECM، نشان داد که در کوتاه مدت بازار طلا یک بازار جانشین برای بازار سهام محسوب میشود و بازده طلا در توضیح رفتار بازار سهام نقش آفرینی میکند، هر چند در بلندمدت این رابطه معنادار نبوده است.