چکیده:
فرگشت یکی از نظریات علمی است که بیش از همه، به داروین انتساب دارد. بعد از داروین و بهطور خاص با پیشرفت علم ژنتیک، اصلاحیه و تکملههایی بر این نظریه افزوده شد تا دیدگاه نئوداروینیسم پدید بیاید. این نظریه، درصدد است که چگونگی پیدایش ارگانیسمهای پیچیده را تبیین کند. اینکه نمیتوان تبیین فرگشتی را مردود دانست، نباید موجب این گمان شود که این نظریه همه چیز را دربارة پیدایش ارگانیسمهای پیچیده تبیین میکند. این مقاله، بر آن است تا با بررسی جدیدترین دستاوردهای علمی به همراه تحلیل عقلانی دادهها، نشان دهد جنبههای بسیاری از حیات هوشمند وجود دارد که با نظریة فرگشت تبیین نمیشود. ازاینرو برای این امور باید سراغ تبیینهای دیگر رفت. این مقاله نشان میدهد که دستکم پنج مسئله در باب حیات هوشمند وجود دارد که تبیین فرگشتی پاسخگوی آن نیست. برخی از جوانبی که در این تحقیق بررسی میشود کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است.
Evolution is a scientific theory which, above all, is attributable to Darwin. This theory was criticized and refined after Darwin, in particular with the advancement of genetic science, later on known as neo-Darwinism. This theory seeks to explain how complex organisms emerge. That fact that the theory of evolution cannot be rejected easily, does not mean that it succeeds in explaining the emergence of complex organisms. Examining the latest scientific facts and focusing on rational data, this paper show that there are many aspects of intelligent life that cannot be explained by the theory of evolution. This paper shows that there are at least five issues in intelligent life that cannot be answered by the theory of evolution.
خلاصه ماشینی:
این مقاله، بر آن است تا با بررسی جدیدترین دستاوردهای علمی به همراه تحلیل عقلانی دادهها، نشان دهد جنبههای بسیاری از حیات هوشمند وجود دارد که با نظریة فرگشت تبیین نمیشود.
اینکه فرگشت، قدرت تبیینگری بالایی دارد و میتواند پاسخگوی بسیاری از سؤالات دربارة پیدایش حیات در ارگانیسمهای پیچیده باشد، درست است؛ اما گاه در این ادعا افراط میشود؛ بهگونهایکه گمان میشود فرگشت میتواند همه چیز را دربارة حیات موجودات پیچیده تبیین کند.
برایناساس، میتوان گفت نظریة فرگشت این را تبیین نمیکند که زمین چگونه شرایط محیطی مساعد برای استمرار حیات را در طول زمان حفظ میکند.
باید توجه داشت که رابطة پیچیده و منظم دو سطح از وجود موجودات زنده، یعنی ژنوتیپ و فنوتیپ، بر اثر تبیین فرگشتی رو بهسادگی نمیگراید؛ چراکه تنها پس از پیشفرض گرفتن این رابطه است که مقدمات فرگشت کامل میشوند و موتور انتخاب طبیعی به راه میافتد.
پس باید این رابطه ـ که البته میدانیم بسیار پیچیده است ـ منظم و پایدار باشد تا چرخ تکامل بچرخد؛ اما نظریة فرگشت نمیتواند این رابطة پیچیده بین دو سطح از یک موجود زنده را با تبیین فرگشتیاش بهسمت سادگی سوق دهد.
نظریة تکامل توضیح میدهد که موجودات ساده چگونه در اثر انتخاب طبیعی به موجودات پیچیدهتر تبدیل شدند؛ اما این تبیین نمیتواند ما را به منشأ پیدایش علم و آگاهی رهنمون شود.