چکیده:
موضوع این نوشتار، تحلیل ماهیت و اعتبار شرط تعدیل ثمن به وسیله پرداخت مابه التفاوت در زمان پرداخت آخرین قسط ثمن است. تحولات غیرقابل پیش بینی قیمت کالاها در بازار، منتهی به آن شده است که فروشندگان نتوانند در فروش اقساطی، قسطی از ثمن را به این امر اختصاص دهند، لذا ساز وکار فوق را طراحی نمودهاند. این نهاد، این نتیجه را در پی دارد که در فروش اقساطی، در آخرین قسط، ثمن تعدیل شده و خریدار ملزم میشود که الباقی ثمن و مابه التفاوت قیمت را پرداخت نماید. در این مقاله، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و رجوع به منابع اصلی، پس از تحلیل اشکال مختلف ساز وکار فوق، ماهیت آن را شناخته و این نتیجه حاصل شده است که اگر درک صحیحی از غرر به دست آید و مفهوم آن را در عنصر اطمینان خلاصه نمود، شروط مذکور صحیح خواهد بود. مضاف بر این، رویه قضائی نیز آن را معتبر میداند.
The subject of this paper is the analysis of the nature and validity of price adjustment clause by paying the difference at the time of payment of the last installment. The unpredictable changes in commodity prices in the market have led to, in sales in installment, sellers cannot set a part of price allocated to installment, so they designed the above mechanism. This term concludes that, in the sale of installments, the last installment has been adjusted and the buyer is required to pay rest. In this paper, using a descriptive and analytical method and referring to the main sources, after analyzing the various forms of the above mechanism, it is recognized & this result has been achieved, If understanding of Gharar, and summarizes in assurance, this term will be correct. The judicial procedure also recognizes it's as valid. Keyword: installment sales, condition about performance of an act, corollary term suspended, adjustment, open price, Gharar.
خلاصه ماشینی:
بررسی تحولات پرشتاب اقتصادی نشان میدهد که تعیین ثمن بهنحو مقطوع و مشخص، بهخصوص در فروش اقساطی کارآمد نبوده است و ثبات قراردادی را با توجه به غیرقابلپیشبینیبودن تحولات، به خطر میاندازد؛ لذا سازوکار قیمت باید شناور شود (Creti and Villeneuve, 2003: 7; Vold, 1931: 638).
در این شکل، ثمنی در قرارداد ذکر نمیشود؛ ولیکن توافق میشود در زمان تحویل، ثمن بر اساس قیمت متعارف که با ارجاع به کارشناس، به این نحو که کارشناس با بررسی بازار، ثمن را مشخص کند، (Prosser, 1932: 781) یا با استعلام از بازار که زمان و مکان آن مشخص شده است، برای مثال قیمت کالا در تهران، (Vold, 1931: 213; Prosser, 1932: 750) تعیین شود.
به دیگر سخن، در این صورت سازوکار تعدیل قابلتعیین و مشخص است؛ برای مثال، در بیع خودرو به مبلغ یکصدمیلیون تومان طی ده قسط، اگر توافق بر آن شود که در آخرین قسط بر اساس قیمت بازار، ثمن تعدیل شود، این موضوع از مصادیق صورت نخست است.
ماهیت شکل سوم همان گونه که بیان شد، در شکل سوم، الف خودرویی را به قیمت 100میلیون تومان به ب در 10 قسط مساوی فروخته و شرط میشود که در سررسید قسط آخر، قیمت روز (شکل اول) یا قیمت بر اساس شاخص توافقشده (شکل دوم)، تعدیل شده و مابهالتفاوت به انضمام قسط آخر پرداخت شود.