چکیده:
این مقاله به بررسی کاربردهای اینستاگرام برای اعضای جامعه محجبههای اندونزی میپردازد و نشان میدهد که چگونه محجبهها از اینستاگرام بهعنوان صحنهای برای نمایش طبقات متوسط و همچنین برای دعوت (فراخوان، دعوت یا چالش با اسلام) استفاده میکنند؛ همچنین آنها از جایگاه یک مسلمان، این کار را یکی از وظایف اصلیشان میدانند. محجبهها با عکس گرفتن و به اشتراکگذاری تصاویر اجتماعات زنان مسلمان در اینستاگرام منطبق با اصول قرآن، زیباییشناختی یکپارچه اسلامی را برای زنان طبقه متوسط به تصویر میکشند و همزمان این زیبایی را بهعنوان شکلی از معارف اسلامی معرفی میکنند. این مقاله، کارکردهای فرهنگی تاثیرگذار بر اینستاگرام را نشان میدهد و این موضوع را بررسی میکند که زنان چگونه و به چه میزان در عملکردهای پستفمینیستی مرتبط با کارآفرینی زنانه و انتخاب [به منزله] مصرفکننده در رسانه اجتماعی، بر بدن خود [امکان] کنترل دارند. بنابراین ما استدلال میکنیم که بررسی چارچوب محجبهها در اینستاگرام دو چیز را نشان میدهد: شکل متفاوتی از یک مسلمان با عملکردهای پستفمینیستی در رسانه اجتماعی و شکل متفاوتی از یک زن مسلمانان که با [استفاده از] رسانههای الکترونیکی و جدید در حال موعظه کردن است. این بدان معناست که عملکردهای محجبهها از ساختار فمینیستی حجاب و در دو حوزه مجزا: ۱. ساختار فرهنگ دیجیتالی جهانی پویا و ۲. زمینه متغیر ارتباطات اسلامی و با اشاره به «خاستگاه مختلط» مشابه با آنچه والتورپ تشخیص داد، برساخته میشوند.
خلاصه ماشینی:
به عنوان مثال «تارلو» و «موريس » (٢٠١٣) اظهار مي کنند که بانوان مسـلمان از مـد اسـلامي بـراي مختـل کـردن و بـه چـالش کشـيدن کليشه هاي عمومي در مورد اسلام ، زنان ، يکپارچگي اجتماعي و حجاب استفاده ميکنند؛ اگر چـه صـداي آنهـا در زمينه اين موضوعات اغلب به مباحث قانوني و سياسي کشيده ميشود، اما تصوير محجبه ها به عنوان کساني که در برابر اسلام هراسي موجود، مقاومت يا ايستادگي ميکننـد، بـراي محجبـه هـاي انـدونزي مـورد اسـتفاده نيسـت و مطالعات درباره آنها نشان ميدهد که چگونه مد اسلامي جهاني به شيوه ها و در بحران هاي مختلف همچون اسلام هراسي و غيره آشکار ميشود.
با وجود اين تحقيقات ما نشان ميدهد که حجاب به صورت همزمان و به وسيله دو زمينـه مجزا با مفاهيم جداگانه براي سياست هاي جنسيتي محجبه ها ساخته و تعيين مي شـود: نخست فرهنگ ميکروسلبريتي در اينستاگرام است که در آن هنجارهاي جنسيتي غالـب به طـور گسـترده بازتوليـد مـيشـوند و دوم ، زمينـه پويـا ارتباطـات اسـلامي کـه در آن عملکردهاي اصولي زنانه مدام مورد بحث و اختلاف قرار ميگيرد.
چارچوب محجبه ها مطالعات موجود نشان ميدهد که چگونه بانوان مسلمان از اينسـتاگرام بـراي پيونـد حجاب با مفاهيم حاکم بر زيبايي زنانه استفاده ميکنند ( & Kavakci ;٢٠١٧ ,Jones ٢٠١٧ ,Kraeplin) و آنها اين کار را با ارائه تصاوير افراد با حجاب که در مکان مشخصي نبودند يا پس زمينه هاي خالي از نظر فرهنگي انجام ميدهنـد تـا نگـاه خيـره بيننـده را روي چهره قاب شده حجاب معطوف و به زيبايي ذاتي آن در فضا و مکان اشاره کنند.