چکیده:
با تتبع درونمتنی مبتنی بر روش منظومهای در آیات اجر رسالت، دانسته میشود که در قرآن از امامت با عنوان «ذکر للعالمین» یاد شده است. از کنار هم نهادن آیات ناظر به امامت و اجر رسالت با استفاده از سیاق قرآنی، همترازی قرآن و عترت و وجود آخرین امام در کنار قرآن بهدست میآید. در آیات قرآن کنیه منجی ـ که ذوالقرنین باشد ـ بهصراحت آمده است و قرآن زمان آمدن وی را به آینده موکول نموده و در سوره کهف به بیان تفصیل پس از اجمال همان «ذکر للعالمین» در آیات اجر رسالت نموده و از منجی با عنوان «ذوالقرنین» یاد کرده است که با داشتن لقب «ذکر للعالمین»، احکام و عقاید فراموششده دین اسلام را به جهانیان متذکر شده و موجب هدایت مردمان غرب و شرق عالم در آخرالزمان گشته و مستضعفان عالم را از دست مستکبران نجات میدهد.
خلاصه ماشینی:
طرح مسئله با تتبع در آموزههای قرآنی دانسته میشود که از میان پیامبران الهی فقط حضرت ابراهیم× و حضرت محمد| دارای اجر دنیوی؛ یعنی قول، فعل و تقریرشان اسوه حسنه و معیار حسن و قبح افعال اختیاری جهانیان معرفی شده است؛ چراکه خدای متعال پس از موفقیت حضرت ابراهیم× در آزمونهای سخت، آن حضرت و ذریه معصوم ایشان در آخرالزمان را به مقام امامت منصوب فرموده و آیین حنیف حضرت ابراهیم× را برای تطابق با فطرت و اخلاقیات بشریت، ریشه و اساس ادیان توحیدی و نسخه هدایت اخلاقی جهانیان قرار داده است؛ اما این امر در بستر زمان و بر پایه اقتضائات زمانی، نیازمند تغییر و تحول بود.
از سوی دیگر آگاهی أحبار یهود نسبت به ذوالقرنین و درخواست آنان از مشرکان مکه برای پرسش از پیامبر| درباره ذوالقرنین و نیز دلالت فحوای کلی سیاق آیات داستان ذوالقرنین، حاکی از آن است که ذوالقرنین، موعود ادیان و منجی بشریت است؛ موعودی که عقیده مشترک همه ادیان و شرایع بوده و در اخرالزمان بعد از فراگیری ظلم، ظهور نموده و مظلومان و مستضعفان عالم را از دست مستکبران نجات میدهد و در صورت گذشته دانستن زمان حکومت ذوالقرنین، میباید هیچ ظالم و مظلوم و مستضعفی از گذشته تاکنون در روی زمین یافت نشود؛ حال آنکه واقعیت خلاف آن را اثبات میکند و زمین مملو از ظلم و جور است.