چکیده:
ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧﻲ، ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎی واﻗﻌﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻨﺎﺑﺮ شخصیتﭘﺮدازی ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه، اﻃﻼﻋﺎت داﺳﺘﺎن ﻣﺴﺘﻨﺪﺗﺮ از اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻓﺮاد از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣﻲدﻫﻨﺪ. ﻧﻴﺎزﻫﺎی اﺷﺨﺎص داﺳﺘﺎن، ناپایداریها را ﺑﻪ وﺟﻮد میآورﻧﺪ و اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﺷﺮاﻳﻂ ﺧﺎص، ﺑﺴﻴﺎری از ﺟﻮاﻧﺐ و زواﻳﺎی درون ﺧﻮد را ﺑﺮﻣﻼ میﺳﺎزﻧﺪ. داستانﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺎزﻧﻤﺎی ﺷﺮاﻳﻂ ﺧﺎص زﻧﺪﮔﻲ اﻧﺴﺎنها ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ بنابراین، میﺗﻮان ﺑﺮاﺳﺎس نظریۀهای روانشناسی ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴل شخصیتﻫﺎی داﺳﺘﺎﻧﻲ ﻫﻤﺖ ﮔﻤﺎﺷﺖ و ﺑﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﻬﺘﺮی در اﻳﻦ ﺧﺼﻮص دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺖ. ﻳﻜﻲ از اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪﻫﺎ، ﻧﻈﺮﻳﺔ روانشناس انسانﮔﺮا، آﺑﺮاﻫﺎم ﻣزﻟﻮ میﺑﺎﺷﺪ. ﻫﺮم سلسلهﻣﺮاﺗﺐ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﻋﻤﺪة ﻧﻈﺮﻳﺎت او را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲﺷﻮد و میﺗﻮان ﺑﺎ اﺳﺘﻨﺎد ﺑﻪ اﻳﻦ ﻧﻈﺮﻳﻪ، ﺟﺎﻳﮕﺎه اﻧﺴﺎنﻫﺎ را در ﻫﺮم ﻣﺰﺑﻮر ﺗﻌﻴﻴﻦ و ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻧﻤﻮد. از آﻧﺠﺎ ﻛﻪ رمان کاندید اثر ولتر ﻳﻜﻲ از ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ رمانهای وی از لحاظ ﺷﺨﺼﻴﺖپردازی است، در اﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎر ﺑﻪ ﺗﺤﻠﻴﻞ و ﺑﺮرﺳﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖهای اﺻﻠﻲ داﺳﺘﺎن ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺮم ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻣزﻟﻮ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. بر اساس نتایج این پژوهش، میﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﻛﻪ در تمامی شخصیتها اعم از کاندید، کانگاند، پانگلوس، پیرزن، مارتین و کاکامبو ﻏﻠﺒﺔ ﻧﻴﺎزﻫﺎی ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮژﻳﻜﻲ و ﺳﭙﺲ ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ دﻳﺪه ﻣﻲشود؛ و به دلیل مشکلات و مفاسدی که گریبانگیر جامعۀ اروپایی عصر ولتر بوده است، قهرمان داستان و شخصیتهای پیرامون وی در ابتدا واجد شرایط لازم برای پرورش استعدادهای نهفتۀ خود در جهت نیل به شکوفایی و کمال نبودهاند؛ لذا قهرمانان این رمان، اغلب آدمهایی درونگرا، منزوی، روانرنجور و شکستخوردهاند که اهتمام بسیار میورزند تا به خودشکوفایی و کمال برسند.
خلاصه ماشینی:
بر اساس نتايج اين پژوهش ، ميتوان گفت که در تمامي شخصيت ها اعم از کانديد، کانگاند، پانگلوس ، پيرزن ، مارتين و کاکامبو غلبۀ نيازهاي فيزيولوژيکي و سپس عشق و محبت ديده ميشود؛ و به دليل مشکلات و مفاسدي که گريبان گير جامعۀ اروپايي عصر ولتر بوده است ، قهرمان داستان و شخصيت هاي پيرامون وي در ابتدا واجد شرايط لازم براي پرورش استعدادهاي نهفتۀ خود در جهت نيل به شکوفايي و کمال نبوده اند؛ لذا قهرمانان اين رمان ، اغلب آدم هايي درون گرا، منزوي، روان رنجور و شکست خورده اند که اهتمام بسيار ميورزند تا به خودشکوفايي و کمال برسند.
پيشينۀ تحقيق تاکنون درزمينۀ بررسي و مقايسۀ ديدگاه هاي مزلو و تحليل شخصيت هاي گوناگون در رمان ها، داستانها و منظومۀ شعراي بهنام ايراني مقالات درخور توجه اي نوشته شده است ؛ ازجملۀ آن ها ميتوان به موارد زير اشاره کرد: زينب نوروزي، عليرضا اسلام و محمدحسين کرمي در شمارة چهارم مجلۀ متن شناسي ادب فارسي در زمستان ١٣٩١ مقاله اي با عنوان «بررسي شخصيت بهرام در هفت پيکر با توجه به نظريۀ مزلو» به چاپ رسانده اند که نتايج اين پژوهش نشان ميدهد شخصيت بهرام در پردازش نظامي، با مؤلفه هاي خودشکوفايي مزلو تطبيق دارد.