چکیده:
هدف از اجرای این پژوهش، مطالعه تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر دانش، حساسیت و نگرانی محیطزیستی دانشآموزان پایه هفتم دوره اول متوسطه شهر کرج بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ شیوه گردآوری دادهها، نیمه آزمایشی بوده است. جامعه آماری شامل دانشآموزان پایه هفتم در ناحیه 4 شهر کرج بود که تعداد 60 نفر از آنها بهعنوان نمونه در دسترس، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 30 نفره کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه ویسی و همکاران (1391) بود که روایی صوری و محتوایی آن با توجه به کاربرد آن در تحقیقات پیشین و نظرخواهی از 18 نفر از متخصصین مورد تایید قرار گرفت و ضریب پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ، 86/ 0 به دست آمد. سوالهای پژوهش با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی، میانگین، درصد و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرمافزار SPSS22 مورد تحلیل قرار گرفتند (05/ 0 = > p). نتایج حاکی از آن بوده که آموزش فلسفه بر دانش، حساسیت و نگرانی محیطزیستی دانش آموزان، تاثیر مثبت و معناداری دارد. اثرات مثبت آموزش فلسفه به دانش آموزان؛ نشانگر دستیابی کودکان به متغیرهای بود که دلبستگی آنها را به عوامل زنده و غیرزنده زمین و دانش آنها را برای حفاظت از محیطزیست نشان میدهد.
The present study aimed to study the effects of teaching philosophy to Children on environmental knowledge, sensitivity, and concern in seventh-grade high school students in Karaj, Iran. This study was applied in terms of its approach and used a quasi-experimental method for data gathering. The population consisted of seventh-grade high school students in District 4 of Karaj; the convenient sample included sixty students who were randomly assigned to control and experimental groups, each consisting of 30 subjects/students. The tool for gathering data was the questionnaire devised by Veisi et al. (2012) whose face and content validity was confirmed by past studies and a survey from 18 specialists; its reliability was determined to be 0. 86 via Cronbach's alpha coefficient. Kolmogorov–Smirnov (KS) and leven tests and homogeneity of regression slopes were used for the statistical analysis. Finally, the questions were analyzed using methods of statistical description and inference, and mean percentage, and ANCOVA were analyzed via SPSS22 (P£0. 05). Their results indicated that teaching philosophy had a significant, positive effect on environmental knowledge, sensitivity, and concern. The positive effects of teaching philosophy show the children access to variables which indicate their attachment to all animate and inanimate entities on the earth and their awareness of protecting the environment.
خلاصه ماشینی:
به نظرمی رسد که آموزش فلسفه برای کودکان میتواند زمینـه سـاز ایجـاد مهـارت هـای ارزشمندی دردانش آموزان برای تربیت شهروند مطلوب گردد؛ بنابراین بـا توجـه بـه اینکـه یکی از مهم ترین هدف های نظام تعلیم و تربیـت ، پـرورش شـهروندانی آگـاه بـه حقـوق و وظایف خود و همچنین متعهد در قبال جامعه و محیط زیست است ، لازم و ضروری به نظـر میرسد که به بررسی تأثیر آموزش فلسـفه بـرای کودکـان بـر دانـش ، نگرانـی و حساسـیت محیط زیستی دانش آموزان به عنوان استلزامات شهروندی مطلوب ، پرداخته شود تـا بـا لحـاظ کردن این آموزش ها در برنامه ریزی درسی مدارس بتوان گـام هـای مناسـبی را بـرای تربیـت شهروند خوب ملی وجهانی فراهم آورد؛ بنابراین پژوهش حاضر بـه بررسـی تـأثیر آمـوزش فلسفه برای کودکان بر دانش ، نگرانی و حساسیت محـیط زیسـتی دانـش آمـوزان پایـه هفـتم مقطع متوسطه البرز در ناحیه ٤ آموزش وپرورش شهر کرج پرداخته است .
٧. بحث و نتیجه گیری نتایج تجزیه وتحلیل نتایج پژوهش برای پاسخ به سـؤال اول پـژوهش نشـان داد کـه اجـرای «برنامه آموزش فلسفه برای کودکان » بر دانش محیط زیستی دانش آموزان پایه هفـتم دوره اول متوسطه شهر کرج تأثیر مثبت و معنیداری داشته است .
نتایج تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش برای پاسخ بـه سـؤال دوم نشـان داد کـه آمـوزش فلسفه برای کودکان بر بعـد حساسـیت محـیط زیسـتی دانـش آمـوزان پایـه هفـتم دوره اول متوسطه شهر کرج تأثیر مثبت و معنیداری دارد.