چکیده:
وضعیت حقوقی غزه بهعنوان یک سرزمین اشغالی همواره موضوع مباحث محافل گوناگون دانشگاهی و همچنین رویۀ قضایی ملی و بینالمللی بوده است. مقالۀ حاضر با مدنظر قرار دادن این مباحث در پی پاسخ به این پرسش است که آیا خروج نیروهای رژیم صهیونیستی از غزه به معنای پایان وضعیت اشغالگری رژیم صهیونیستی است؟ در پاسخ به این پرسش، نوشتار حاضر که با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و اسناد و رویههای قضایی معتبر بینالمللی نگارش یافته، بر این فرض استوار است. به استناد معیار «کنترل مؤثر» و تحلیل مؤلفههای این استاندارد که نقش بسزایی در تحول مفهومی اشغال در عرصۀ بینالمللی داشته است، میتوان ضمن اثبات تداوم اشغال اراضی غزه توسط رژیم صهیونیستی پس از خروج نیروهای مسلح اسرائیلی از این منطقه در سال 2005، تکالیفی را نیز برای آن رژیم بهعنوان اشغالگر براساس حقوق بینالملل ایجاد کرد.
The legal status of Gaza as an Occupied Territory is the subject of discussions of various academic circles as well as national and international judicial procedures. Considering these issues, the present article seeks to answer the question of whether departure of Zionist regime's forces from Gaza mean the end of the occupation of the Zionist regime? In answer to this question, the present paper, which has been written with a descriptive-analytical approach and using library resources and valid international judicial documents and procedures, is based on the assumption that Which is based on standard of "effective control" and analysis of the components of this standard, which has played a significant role in the conceptual development of occupation in the international arena It can be proved the occupation of the Gaza Strip by the Zionist regime After the departure of the Israeli armed forces from this area in 2005, Created the assignments of that regime as an occupier based on international law.
خلاصه ماشینی:
به استناد معيار «کنترل مؤثر» و تحليل مؤلفه هاي اين استاندارد که نقش بسزايي در تحول مفهومي اشغال در عرصۀ بين المللي داشته است ، ميتوان ضمن اثبات تداوم اشغال اراضي غزه توسط رژيم صهيونيستي پس از خروج نيروهاي مسلح اسرائيلي از اين منطقه در سال ٢٠٠٥، تکاليفي را نيز براي آن رژيم به عنوان اشغالگر براساس حقوق بين الملل ايجاد کرد.
همچنين در ادامۀ مباحث مطروحه مفهوم حاکميت در اشغال ، حقوق و تکاليف اشغالگر به طور دقيق بررسي شود و در نهايت وضعيت حقوقي اراضي غزه از ديدگاه کنترل مؤثر و مؤلفه هاي اشغال و نيز تحليل استدلالات رژيم صهيونيستي از جمله موضوعاتي است که در اين مقاله به آن پرداخته شده است .
١ ازاين رو در اين اوضاع و احوال خاص ، اسرائيل سياست اعمال قواعد مخاصمات مسلحانۀ حاکم بر مخاصمات مسلحانۀ بين المللي و غيربين المللي در عمليات نظامي خود را در غزه در پيش گرفته است para :٢٠٠٩ ,Israel Ministry of Foreign Affairs) (٣٠، حال آنکه به دو دليل معيار حضور نيروهاي اشغالگر جهت تحقق مفهوم اشغال امري 1.
١ بر اين اساس در ادامه شوراي حقوق بشر اذعان ميدارد که مقررات کنوانسيون چهارم ژنو در تمام مراحل مربوطه در خصوص تعهدات اسرائيل نسبت به سکنۀ نوار غزه اعمال ميشود(٢٧٦ para :٢٠٠٩ ,Human Rights Council Report).