چکیده:
آشنایی با تفکرات اندیشمندان زمینه را برای بسط وشناخت اندیشه های آنان در سطح جامعه چه در بین عوام و چه دربین خواص فراهم می نماید. هدف از این مقاله بررسی مقایسه ای آرا و اندیشه های عبدالکریم سروش و محمد تقی مصباح یزدی در باب حکومت اسلامی است.افکار این دو اندیشمند در رابطه با حکومت اسلامی به طور کلی و نیز در رابطه با اختلافات فکری ان دو بازگو میشود. مهمترین مسأله این مقاله است که این دو اندیشمند اسلامی چه نظری دربارۀ چیستی و چرایی حکومت اسلامی دارند ، مهمترین نکتههای تفکراتشان موثق و سنجیده بیان می گردد. پژوهش حاضر بر اساس روش هرمنوتیک نوشته شده است و آثار سروش و مصباح یزدی در باب حکومت اسلامی به این روش مقایسه شده است. روش گردآوری منابع کتابخانه ای است و نتایج بررسی نشان میدهد که آرای این دو اندیشمند اسلامی از یک مبدا و منبع فکری بهره میبرد؛ اما به تدریج از هم فاصله گرفته و به طور کلی جدا شده است. از این مقاله می توان در تحلیل آثار و افکار سایر اندیشمندان اسلامی درباب حکومت اسلامی بهره برد.
Familiarity with the ideas of thinkers provides the path for development of knowledge of their ideas in society both among the laity and the experts. The goal of the present article is the comparative study of the ideas of Abdolkarim Soroush and Mohammad Taqi Mesbah Yazdi on Islamic government. Having provided , the ideas of these two thinkers as regards Islamic government in general and also as their intellectual dispute are delineated. The most important issue in this article is that what are the ideas of these two Muslim thinkers regarding the essence and philosophy of Islamic government? We have also debated the details of their ideas in order to provide a dependable account of them. This essay is based on hermeneuetical method. Through the study, the works of Soroush and Mesbah Yazdi as regards Islamic government have been compared. The methodology is librarary based and the result shows that the ideas of these two thinkers have their origin in the same intellectual origin though they have become divided in the course of time. This article can be helpful in the analysis of the works and ideas of other Muslim thinkers on Islamic government
خلاصه ماشینی:
هدف از این مقاله بررسی مقایسه ای آرا و اندیشه های عبدالکریم سروش و محمد تقی مصباح یزدی در باب حکومت اسلامی است.
پاسخ انقلاب اسلامی که نفی و نهی تمام پاسخهای مارکسیستی و لیبرال به مسالۀ حکومت بود، خود به تدریج دچار واگرایی شد و معتقدان خود را به گروههای مختلف تقسیم کرد که در پژوهش حاضر محقق بر آن است یکی از مهمترین مصادیق این واگرایی را بررسی کند با جستجو در منابع کتابخانهای، رسانهها و روزنامهها و مجلات ایرانی مشخص میشود که به مسالۀ حکومت اسلامی پرداخته شده است؛ اما در ادبیات علمی و روشمند کمتر پژوهشی انجام شده است.
بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چه تفاوتی بین قرائت عبدالکریم سروش و قرائت محمدتقی مصباح یزدی از حکومت اسلامی وجود دارد؟ در این مقاله از روش تحقیق از نوع اسنادی استفاده شده است.
در رابطه با نقش دین در سیاست، سروش دیدگاه خود را با چند پرسش اساسی شروع میکند: آیا دین باید بهصورت یک ایدئولوژی سیاسی عمل کند؟ آیا دولت میتواند مشروعیّت خود را از نظر دینی بر مفهوم ایدئولوژی اسلامی بنا کند؟ آیا برای ادارۀ جامعه و حکومت کردن در دولتهای مدرن، روشهای حکومتی که از دین به دست میآید، بهتنهایی کافی است؟ پاسخهای سروش به این پرسشها منفی است - نفی مؤکد.
سروش، عبدالکریم (1379)؛ «حکومت دینی، اندیشه دینی»، فصلنامه بازتاب اندیشه، شماره 6، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما.
سروش، عبدالکریم (1382)؛ «دموکراسی، دینی و غیردینی ندارد»، فصلنامه بازتاب اندیشه، شماره45، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما.