چکیده:
اثبات یگانگی خداوند متعال برای همه دینداران بهویژه مسلمانان اهمیتی اساسی دارد.
از گذشته تا حال اندیشمندان اسلامی ارایة استدلالهای متعدد و گوناگون برای این
امر سعی بلیغی داشتهاند. یکی از این استدلالها که ملهم از آیات قرآن کریم است
برهان تمانع است. این نوشته ضمن طرح و بررسی دو روایت کلامی و دو روایت فلسفی از
این برهان، به تحلیل مبانی و سنجش قوت و ضعف آنها پرداخته و در نهایت، به جمعبندی
مطالب و معرفی جامع این برهان کرده است. از نظر نگارنده، این برهان همچنان برهان
استواری برای اثبات مطلوب است.
خلاصه ماشینی:
"به نظر میرسد مشی از طریق تکیه بر قاعدة الواحد یا عکس آن با مشی متکلمان این تفاوت اساسی را داشته باشد که در اولی بدون تکیه بر قاعده یا عکس آن نمیتوان واحد بودن خالق عالم را اثبات کرد، در حالی که در دومی، برهان، تقیدی به واحد بودن عالم ندارد، بهویژه با این تحلیل که روایتی را که درآن ضدین مأخوذ بود مکمل برهان بدانیم نه روایت دیگری ازآن؛ بدین صورت که ممکن و مقدور اگر واحد باشد نسبت آن با دو صانع مفروض یا موجب توارد علتین خواهد بود یا ترجیح بلامرجح و اگر ممکن و مقدور متعدد باشند، بحث ضدین (ضد به معنای عام) پیش میآید که ارادة اله اول نسبت به ایجاد مقدور مشروط به عدم ارادة اله دوم نسبت به ایجاد ضد آن میشود که تمانع به وجود میآید.
ملاحظه میشود که به نظر ایشان به فرض وجود چند الهیا آنها دارای حقیقت وجودی واحدی هستند که در این صورت، چند اله مستقل و متمایز وجود نداشته، بلکه اله حقیقی واحد بوده و تأثیر گذاری سایرین نشأتیافته از شئون ربوبیت همان اله واحد خواهد بود؛ و یا آنها حقایق وجودی متفاوت داشته و از این رو، به تمام ذات متمایز از یکدیگر هستند، (چون جایی برای تمایز به جزءذات و اعراض نیست، چرا که در مجردات تام نوع منحصر در فرد است) و در نتیجه، آثار و افعالشان نیز متمایز به تمام ذات خواهد بود، به دلیل سنخیت فعل و اثر با علتش هیچگونه تلائم، تلازم و تناسبی بین اجزا وجود نخواهد داشت، در حالی که تالی باطل است و آنچه مشاهده میشود، تلائم، تلازم، تناسب و هماهنگی امور هستی است."