چکیده:
مرگ از روی ترحم یا بهمرگی، از مسائل بنیادی اخلاق زیستی است که از جهات گوناگونی
بررسی میشود. آیا میتوان به استناد اصول اخلاقی به کشتن بیدرد کسانی اقدام کرد
که خود، برای رهایی از درد و رنج پایانناپذیر خویش، خواستار آن هستند؟
این نوشتار پس از مقدمهای به بحث خود در پنج عنوان میپردازد:
نخست این عمل را بر اساس عناصر اصلی اوتانازی (euthanasia)، به گونهای روشن تعریف
و انواع را آن معرفی میکند؛ دوم، دیدگاه مسیحیت را درباره این عمل باز میگوید؛
سوم؛ به تحلیل دیدگاه اسلام درباره این عمل میپردازد؛ چهارم، دلایل موافقان
اوتانازی را گزارش میکند که آنان برای اثبات نظر خود بیشتر به دو دلیل استناد
میکنند: نخست اصل خودآیینی فردی و دیگری اصل شفقت و نوعدوستی؛ پنجم به تحلیل و
بررسی این دلایل میپردازد و کاستی های آنها را نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
"آیا میتوان به استناد اصول اخلاقی به کشتن بیدرد کسانی اقدام کرد که خود، برای رهایی از درد و رنج پایانناپذیر خویش، خواستار آن هستند؟ این نوشتار پس از مقدمهای به بحث خود در پنج عنوان میپردازد: نخست این عمل را بر اساس عناصر اصلی اوتانازی (euthanasia)، به گونهای روشن تعریف و انواع را آن معرفی میکند؛ دوم، دیدگاه مسیحیت را درباره این عمل باز میگوید؛ سوم؛ به تحلیل دیدگاه اسلام درباره این عمل میپردازد؛ چهارم، دلایل موافقان اوتانازی را گزارش میکند که آنان برای اثبات نظر خود بیشتر به دو دلیل استناد میکنند: نخست اصل خودآیینی فردی و دیگری اصل شفقت و نوعدوستی؛ پنجم به تحلیل و بررسی این دلایل میپردازد و کاستی های آنها را نشان میدهد.
این نوشته، به انواع یوثنیزیا نمی پردازد و تنها موردی را که قطعا همه عناصر یوثنیزیا را در خود دارد، بررسی می کند؛ جایی که «الف» به درخواست «ب» و با رضایت او برای از بین بردن رنج و درد بیپایان و بیماری درمانناپذیرش، با شیوهای بیدرد به زندگی او پایان میبخشد و هدفش از این کار نوع دوستی و محبت به قربانی است؛ به تعبیر دیگر، یوثنیزیای فعال ارادی."