چکیده:
در این گفتگو علامه فضل الله به پرسش های چندی راجع به چگونگی فهم قرآن پاسخ می دهد. معیارهای فهم متن، ثابت و متغیر در فهم قرآن و متون دینی، ماهیت تفسیر، نص و ظاهر، نسبیت ثبات و تغییر در فهم، نقش فرهنگ ها در فهم قرآن، نقش روایات در تفسیر آیات، کارکرد باورهای مفسر در تفسیر قرآن، نقش ابزارهای زبانی در فهم آیات و سرانجام جایگاه قرآن در فقه و اجتهاد فقهی، موضوعاتی است که در این گفت و گو مورد بحث و بررسی قرار است.
n this interview, ‘Allāma Faḍl Allāh answers several questions concerning how to understand the Qur'an. The topics discussed in this interview are as follows: criteria for understanding the text; constant and variable in understanding the Qur'an and religious texts; nature of tafsīr; revealed text (naṣṣ) and external meaning (ẓāhir); the relativity of constancy and variation in understanding; the role of lexicons in understanding the Qur'an; the role of traditions in tafsīr of the verses; the function of the interpreter's beliefs in tafsīr of the Qur'an; the role of language devices in understanding the Qur'an; and finally, the status of the Qur'an in jurisprudence and jurisprudential ijtahād (legal reasoning).
خلاصه ماشینی:
"معیارهایی که بتوان در فهم متن بر آنها تکیه کرد کدامند؟ با توجه به تفاوت فرهنگها، آیا میتوان معیارهای ثابتی را یافت؟ و در آخر میخواهیم بدانیم اگر در قرآن ثابتی از نوع محکم یا غیر آن وجود داشته باشد پس آن ثابت قرآنی کدام است که مانع تأثیرپذیری فهم انسان از عناصر درونیاش بشود؟ نخست باید بر این نکته تأکید کنیم که هر زبان در فهم جزئیات خود چه به صورت انفرادی و چه به صورت ترکیبی، معیارهای خاصی دارد.
آیا میتوان محکمی را که شما از آن سخن میگویید، محکم اضافی یا نسبی نامید؟ یعنی این محکم همان محکم در برابر متشابه است اما این امکان میتواند وجود داشته باشد که در تفسیر برخی از جزئیات آن، عقلها و فهمها دچار اختلاف گردند؟ آری ممکن است؛ به عبارت دیگر هر ظاهری با احتمال همراه است ولی در نهایت [باید دید که] درجه این احتمال چقدر است؟ شاید درجه این احتمال به لحاظ ماهیت لفظ از جهت معنای لغوی و عرفی آن، ده درصد باشد حال آنکه احتمال دیگری که مطابق با ظهور بوده و با ماهیت عرفی و لغوی کلمه همخوانی دارد، نود درصد باشد.
با توجه به بحث نقش قرآن در فرایند اجتهاد فقهی، آیا میتوان گفت که اختلال بزرگی در میزان تأثیر قرآن بر فقه پیش آمده است؟ یعنی در فرایند کشف احکام در برابر کلیات مقاصدی که ممکن است در قرآن وجود داشته باشد، نقش بیشتری برای سنت در نظر گرفته شده است؟ مشکل عموم فقها این است که فاقد فرهنگ قرآنی هستند و اگر برخی نیز از این فرهنگ برخوردار باشند آگاهی آنها تحت تأثیر محیط فرهنگی و اجتماعی شان محدود است."