چکیده:
این مقاله با هدف بررسی و استخراج نظام تربیتی فارابی و با روش توصیفی-استنباطی نوشته شده است.برای این منظور ابتدا مبانی فلسفی اندیشه فارابی مورد نظر قرار گرفته و آن گاه آرای تربیتی وی از متن آن مبانی،استخراج و عرضه شده است.با توجه به جایگاه رفیع تعلیم و تربیت در اندیشهء معلم ثانی،هدف اصلی تربیتی او،حرکت دادن انسان به سوی خداست.بر اساس این هدف متعالی،منظومه تربیتی فارابی شکل میگیرد.مبنای اصلی تربیت از نظر فارابی دینی است.با توجه به این مبنا و توجه به اینکه تربیت برای وی امری اجتماعی است،برنامههای درسی باید ترکیبی از این دو مؤلفه مهم باشد.فارابی برای تدریس این برنامه دو نوع روش تدریس برهانی و اقناعی را پیشنهاد میکند.بالطبع فردی که باید این برنامه را تدریس کند(معلم)،و کسی که باید آن برنامه را بیاموزد و عمل کند(شاگرد)برای فارابی بسیار اهمیت دارد که وی ویژگیهای ممتازی را برای آنها بر میشمارد.با همه اهمیتی که اندیشههای فارابی دارد،این اندیشهها همواره مورد نقد قرار گرفته که در بخش پایانی مقاله به آنها پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"برای این منظور ابتدا مبانی فلسفی اندیشه فارابی مورد نظر قرار گرفته و آن
در ادامه،ابعاد نظام تربیتی فارابی مورد نظر قرار گرفته است.
آثار فارابی در میان محققان اتفاق نظر وجود ندارد اما تعداد این آثار و نیز تنوع آنها بسیار قابل توجه است.
از نظر فارابی معرفت راه رسیدن به کمال است.
بنابراین لازم است در مسیر صحیح تعلیم و تربیت قرار گیرد تا این عوامل را بشناسد و
بهطور کلی برای فارابی تعلیم جنبهء نظری تعلیم و تربیت است.
(2)- Topping Maliney 4-4-4-اصل ترکیب نظر و عمل:هدف انسان برای فارابی رسیدن به سعادت
معتقد است محور تعلیم و تربیت باید بر محبت در اشتراک در فضیلت باشد.
1-5-4-هدف جسمانی(بدنی):فارابی وجود انسان را دارای دو بعد جسم و روح میداند و برای پرورش هر بعد اهمیت خاصی قائل است و برنامهای مشخص دارد.
هدف جسمانی تعلیم و تربیت برای فارابی با بازی کودکان شروع میشود.
با همه اهمیتی که فارابی برای تربیت جسمانی(بدنی)قائل است آن را برای
تعلیم و تربیت نیز همین است:اندیشههای اهل مدینه فاضله در راه شناخت درست
تشابه میان دو چیز مورد نظر است و با تمثیل و ویژگی یک شیء شناخته شده سعی به شناخت شیء دیگر داریم که به آن نسبت میدهیم(فارابی،آل یاسین،3041).
فارابی برای شاگرد نیز شروطی را در نظر گرفته است.
مهم این است که همه از تعلیم و تربیت خاص خود برخوردار شوند.
-یکی از انتقادات مربوط به نظریه اجتماعی فارابی این است که وی برای ادارهء
-یکی از انتقادات جدی به کل تعلیم و تربیت فارابی است که اگرچه فارابی"