چکیده:
در این پژوهش با بررسی واژههای قرآنی مرتبط با بهشت و ساکنانش، به رتبهبندی بهشت پرداخته شده است. نتایج نشان داد که واژههای معرّف بهشت را میتوان در دو دسته با ریشه جنن و با ریشه غیر جنن دستهبندی نمود. واژههای دسته اول به شکل مفرد، مثنی و جمع همراه با بدون همراهی با ترکیبات وصفی یا اضافی استفاده شده است. با توجه به مقام ساکنان بهشت میتوان گفت که واژههای جنّة و الجنّة برای تشریح کلی بهشت استفاده شده است. اما واژه "جنّة" به همراه ترکیب وصفی یا اضافی برای بهشت طایفه "السّابقون" که بر بهشتهای دیگر برتری دارد، استفاده شده است. همچنین درنوع نعمتها بین بهشتهایی که با واژههای متفاوت نامگذاری شدهاند تفاوت چندانی وجود ندارد. بنابراین آنچه بهشت طایفه "السّابقون" را نسبت به بهشت "اصحاب الیمین" برتری میبخشد ساکنانش است که به لطف تلاش در دنیا و مقرب شدن نزد خداوند قدرت درک و بهرهبرداری کامل از نعمتهای بهشتی را یافتهاند.
خلاصه ماشینی:
بررسي واژگان داراي ريشه «ج ن ن » / جنة اين واژه در آيه ١٣٣ آل عمران و آيه ١٢ الانسان استفاده شده است و به معني زمينـي است که (به دليل فراواني درخت و نخل ) از ديده ها پوشيده شده (قرشـي، ١٣٧١، ج ٢: ٦١ و ١١٩؛ راغــب اصــفهاني، ١٤٢٦، ج ١: ٩٨)، زمينــي کــه اطــرافش درختکــاري شــده ٢٢٠/فصلنامه مطالعات قرآني، سال يازدهم ، شماره ٤٢، تابستان ١٣٩٩ (مصطفوي، ١٤٣٠ق ، ج ٢: ١٢٣) و باغ هايي که مکان تفرج و گردش مـيباشـند بـه کـار مـيرود(فراهيـدي، ١٤١٢ق ، ج ٦: ٢١).
فصلنامه مطالعات قرآني، سال يازدهم ، شماره ٤٢، تابستان ١٣٩٩، صص بررسي فقهي و حقوقي فرزندکشي با نگاهي به آموزه هاي قرآني * تاريخ دريافت : ٩٨/٢/١٢ احمد احمدي تاريخ پذيرش : ٩٨/٧/٢٨ راشين ضيا ** چکيده حکم اصلي و اولي قتل عمد، قصاص است .
از ديدگاه اکثريت فقهاي اسلامي حکم مردي که فرزند خود را به قتل برساند، با يک درجه تخفيف از قصاص نفس که حکم کلي در قتل عمدي است و در قرآن کـريم نيـز بـر آن تأکيد شده است به پرداخت ديه و تعزير تقليل يافته است بر اين حکم در فقه اسـلامي دلايل متعددي ذکر شده است و روايات چندي نيـز بـه عنـوان مبـاني ايـن حکـم مـورد استناد قرار گرفته اند که البته از اعتبار بسياري از نظر اصـولي برخوردارنـد(کارگر، ١٣٨٤: ٦).
يکي از قواعـد مسـلم فقـه شـيعه کـه مـورد قبـول جمهور فقهاي اهل سنت نيز ميباشد عدم قصاص پدر و جد پدري در صورت قتل فرزنـد است که مستند به منابع فقهي بوده و در قانون مجازات اسلامي به عنوان يکـي از موانـع قصاص آورده شده ، و در واقع مانعي در ثبوت قصاص نفس اسـت .