چکیده:
علوم معانی و بلاغت در شکلدهی زبان عرفانی بسیار مؤثر بوده است؛ بهگونهای که عرفا توانستهاند با استفاده از این قواعد و اصول، تجارب و تعالیم عرفانی بیانناپذیر خود را به مخاطبان انتقال دهند. بدون تردید، شرط تأثیر علوم معانی و بلاغت آن است که نویسنده، حال و وضعیت مخاطب خویش را بهدرستی بشناسد. عزیزالدین نسفی، در کتاب الانسان الکامل کوشیده است تا به یاری نثر عرفانی خطابی، در اذهان و نفوس مخاطبان خویش تصرّف و اهداف و مقاصد گوناگون خود را به آنان القا کند. این کتاب، همانند دیگر آثار وی، متأثّر از مشرب و مشی عرفانی اوست و در عین تعلیمی بودن، تجربیات عارفانه او را نیز بیان میکند. نسفی بهخوبی میداند که تأثیر گفتار، بسی بیشتر از نوشتار است؛ زیرا گفتار، نتیجة ارتباط مستقیم میان گوینده و شنونده است؛ از این رو از کلام خطابی بهره میگیرد تا ارتباط صمیمی و پویا با مخاطب ایجاد کند و او را راضی و خشنود نگه دارد؛ به نحوی که مخاطب، هم مفاهیم تعلیمی عرفانی را بفهمد و هم حضوری فعال و دائم در متن احساس کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به بررسی اقسام خطاب در نثر عرفانی خطابی نسفی میپردازد. برآیند این تحقیق نشاندهندة آن است که نسفی به جای پرداختن به مفاهیم خشک و بیروح جملات خبری، تلاش کرده از انواع جملات انشایی با معانی ثانوی بهره بگیرد تا از این طریق بر تأثیر کلام خویش در ارتباط با مخاطب بیفزاید و به سالکان طریق با شیوههای گوناگون، در این مسیر یاری رساند.
Meaning and rhetorical science have been very effective in shaping mystical language؛ the way mystics have been able to convey their inexpressible mystical experiences and teachings through these rules and principles. It is undoubtedly a prerequisite for the influence of the sciences of meaning and rhetoric on the author's Understand the mood of the audience correctly. AzizoddinNasafi has tried to address the mystical prose in the book Al-ensan al-Kamel, in the minds and souls of their audiences, to convey to them their various goals and purposes. This book, like his other works, is influenced by his mysticism and mysticism, and also teaches mystical experiences while being educated. A relative knows very well that the impact of speech is far greater than writing ؛ Because speech is the result of direct communication between the speaker and the listener; it therefore uses the speech to create a close and dynamic connection with the audience and to keep it satisfied ؛ So that the audience understands both the mystical teaching concepts and the active and constant presence in the text. This research uses a descriptive-analytical approach to investigate the types of addressing in the mystical prose of relational addressing. The result of this study shows that Nasafi has attempted to use a variety of secondary meanings instead of dealing with the crude concepts of news sentences. In this way to increase the impact of his words in relation to the audience and to help seekers of the path in various ways along this path.
خلاصه ماشینی:
بررسي نثر عرفاني خطابي در کتاب الانسان الکامل عزيزالدين نسفي قدرت الله خياطيان / الهام رضواني مقدم چکيده علوم معاني و بلاغت در شکل دهي زبان عرفاني بسيار مؤثر بوده است ؛ به گونه اي که عرفا توانسته اند با استفاده از اين قواعد و اصول ، تجارب و تعاليم عرفاني بيان ناپذير خود را به مخاطبان انتقال دهند.
عزيزالدين نسفي، کتاب الانسان الکامل ، بلاغت ، نثر عرفاني خطابي، جملات انشايي مقدمه به روش هايي که نويسنده براي جلب توجه و انتقال رساتر پيام به کار ميبرد و اين امر در ميان مخاطبان ، سبب موفقيت در کلام وي ميشود، شيوه هاي بلاغي گويند.
سؤال اصلي اين تحقيق آن است که چرا و چگونه عزيزالدين نسفي از شيوه هاي بلاغي نثر خطابي براي مخاطبان خويش در اين کتاب ، به عنوان اثري خطابي بهره برده است ؟ و ميزان اثرگذاري اين نوع نثر بر مخاطبانش تا چه حد است ؟ پيشينۀ تحقيق مقالۀ «بررسي نقش هاي معنايي منظوري، جملات پرسشي در غزليات شمس » نوشته پارسا و مهدوي دربارٔە بخشي از جملات خطابي است که در آن به بررسي پربسامدترين کارکردهاي ثانوي، از جمله تعجب ، نهي، استفهام انکاري، ملامت ، نفي و استفهام تقريري پرداخته شده است .
شيوه هايي که نسفي براي خطابيکردن نثر خود از آن استفاده کرده ، از اين قرار است : فعل امر امر، طلب و درخواست کار يا وقوع صورتي است در موضعي بالاتر.
استفاده از پرسش ، از جمله مؤثرترين ابزارهاي بلاغي است که نسفي نيز براي بيان مقاصد تعليمي و عرفاني خود به کار برده است .
هدف نسفي از به کارگيري جملات انشايي به ويژه جملۀ «اي درويش » اين است که توانسته است رابطه اي بسيار نزديک با مخاطب خويش برقرار سازد و از اين طريق به جنبۀ خطابي نثر خود نيز بيفزايد.