چکیده:
با درک اهمیت و جایگاه «هویت» در مناسبات اجتماعی و تعاملات گروهی و با توجه به موقعیت بین رشته ای این مفهوم، این پژوهش درصدد است تا جایگاه موضوع و مفهوم هویت را در عناوین پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های دولتی شهر تهران، در قالب بررسی کمی و استقرایی، مورد شناسایی قرار دهد و از این رو، به این پرسش اساسی می پردازد که چه تعداد از پایان نامه های دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های دولتی شهر تهران، به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم، موضوع هویت را در عناوین و در دستور مطالعات خود داشته اند؟
در انجام این پژوهش، از روش و تکنیک تحلیل محتوا و در جمع آوری اطلاعات، از تمام شماری از 700 عنوان پایان نامه از 8 دانشگاه و مرکز آموزشی دولتی مستقر در شهر تهران استفاده شده و برای فهم بهتر موضوع، از دو مدل مفهومی بهره گرفته شده است. در مدل مفهومی اول، هویت به مثابه متغیری وابسته و متاثر از عناصر و مولفه های هویت ساز اعم از محیط داخلی و خارجی و در مدل مفهومی دوم، هویت به عنوان متغیری مستقل با طیف وسیعی از کارکردها و برون دادهای هویتی مورد توجه قرار گرفت. به کارگیری مفهومی موسع از هویت، منتج به این جمع بندی شد که حدود 40 درصد از پایان نامه ها، کم و بیش، موضوع هویت را در دستور کار خویش داشته اند. در برداشت مضیق و معطوف به صرف واژه «هویت»، تنها 6 عنوان پایان نامه و قریب به یک درصد از مفهوم مذکور بهره گرفته اند.
خلاصه ماشینی:
"ir کیده: {IBبا درک اهمیت و جایگاه«هویت»در مناسبات اجتماعی و تعاملات گروهیو با توجه به موقعیت بین رشتهای این مفهوم،این پژوهش درصدد است تاجایگاه موضوع و مفهوم هویت را در عناوین پایاننامههای مقطع کارشناسیارشد و دکتری علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاههای دولتی شهرتهران،در قالب بررسی کمی و استقرایی،مورد شناسایی قرار دهد و ازاینرو،به این پرسش اساسی میپردازد که چه تعداد از پایاننامههایدانشجویی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشتههای علوم سیاسی و روابطبینالملل دانشگاههای دولتی شهر تهران،به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم،موضوع هویت را در عناوین و در دستور مطالعات خود داشتهاند؟ در انجام این پژوهش،از روش و تکنیک تحلیل محتوا و در جمعآوریاطلاعات،از تمامشماری از 700 عنوان پایاننامه از 8 دانشگاه و مرکزآموزشی دولتی مستقر در شهر تهران استفاده شده و برای فهم بهترموضوع،از دو مدل مفهومی بهره گرفته شده است.
علاوه بر نکات فوق که در ترسیم و تدوین مدل مفهومی اول به عنوان«منابع ومؤلفههای هویتساز»مؤثر بوده است،توجه به این نکته ضروری است که منابع ومؤلفههای هویتساز و تأثیرگذار بر هویتها فراوانند و رشته علوم سیاسی و روابطبینالملل،به عنوان رشتههایی که از ابزار و روش خاصی برخوردار نبوده و از ابزارها وروشهای پژوهشی رشتههای دیگر در تحقیقات و مطالعات خود سود میجویند،بهسهم هر یک از منابع و مؤلفهها،که بعضا برابر نیستند و در گذر زمان کم و زیاد فردی دانسته و بر ویژگیهای شخصیتی و احساس فرد تأکید دارند و احساس«تمایز»،«تداوم»و«استقلال»را موضوعی شخصی و محصول تجربۀ انفرادی قلمداد مینمایند(گل محمدی،1380:14)،جامعهشناسان به جای سطح تحلیل فردی و روانشناختی،سطح اجتماعی را مبنای مطالعات و پژوهشهای خود از جمله در موضوع هویت قرارمیدهند."