چکیده:
قطب جنوب(قاره جنوبگان)یکی از نواحی نادری در سطح کره زمین است که مسائل مربوط به آن (بویژه مسائل حقوقی آن)به دلایل گوناگون از جمله وضعیت جغرافیایی آن بهعنوان منطقهای دورافتاده،چندان در دهههای گذشته در مجامع بینالمللی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.به هرحال تحولات و توسعههای صورتگرفته در جامعه بینالمللی در دهههای اخیر نشان داده است که شاید دیگر نتوان ناحیهای را بر روی سطح کره زمین پیدا کرد که کشورهای جهان نسبت به آن بیتفاوت باشند.ویژگیهای منحصر به فرد موجود در قطب جنوب نیز باعث شده است که این منطقه جایگاه ویژهای را در نزد کشورهای جهان،بویژه کشورهای در حالتوسعه به دست آورد.در این راستا بررسی مسائل حقوقی مربوط به قطب جنوب و نقد و بررسی نظام حقوق موجود در آن از نکات اساسی مطرح در خصوص قطب جنوب است.در یکی دو قرن اخیر،حضور کاشفان برخی از کشورها در قطب جنوب و یا دلایلی همچون مجاورت بهعنوان توجیهاتی برای طرح ادعاهای دولتهای معدودی نسبت به سرزمینهای قاره جنوبگان مورد استفاده واقع شده است.وضعیت منحصر به فرد قطب جنوب بهگونهای است که میتواند این منطقه را در دسته نواحی همچون بستر و زیربستر دریاهای آزاد و فضای ماورای جو قرار دهد که به دلیل ویژگیهایش از سوی جامعه جهانی بهعنوان مناطق تابع نظام حقوقی میراث مشترک بشریت به رسمیت شناخته شده است.بر این اساس این مقاله به نقد و بررسی وضعیت قطب جنوب و نظام حقوقی آن پرداخته و با تأکید بر ویژگیهای قطب جنوب آن را دارای این پتانسیل میداند که از سوی جامعه جهانی بهعنوان منطقه میراث مشترک بشریت شناخته شده و تابع حقوقی ناشی از آن و یا برداشت تعدیلشدهای از آن قرار گیرد،بهگونهای که هم منافع دولتهای مدعی و هم جامعه جهانی در قطت جنوب تأمین و تضمین گردند.
خلاصه ماشینی:
"بااینحال در دهه هشتاد میلادی گرایشهای جدیدی شکل گرفت و جامعه بینالمللی،از جمله دولتهایی همچن مالزی،از طریق جنبش غیرمتعدها3و (1)- amerasinghe (2)- the third united nations conference on the law of the sea(UNCLOS III,1973-1982) (3)- non-aligend movement سازمان ملل متحد ضرورت ایجاد یک نظام حقوقی بینالمللی جدید بر مبنای اصل میراث مشترک بشریت در جنوبگان را مطرح کردند.
اگرچه تلاش دولتها برای گنجاندن موضوع جنوبگان در دستور کار اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد تا دهه 80 بیثمر بود،از این زمان به بعد باتوجه به شمار زیاد کشورهای تازه استقلالیافته در سازمان ملل متحد و توسعه و پیشرفت تکنولوژی-که در زمینه بهرهبرداری از منابع منطقه قطب جنوب را فراهم میکرد-و نظر به اینکه مناطقی نظیر ماورای جو و اعماق دریاها که از جهاتی مشابه منطقه جنوبگان میباشند،تحت رژیم حقوقی خاصی (میراث مشترک بشریت)قرار گرفته بودند،همگی شرایط اساسی را فراهم آوردند تا بار دیگر توجه جامعه جهانی به قضیه جنوبگان جلب شود.
6-بررسی اقدامات و قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل متحد در زمینه قطب جنوب در راستای مفهوم میراث مشترک بشریت همانطور که تشریح شد،اهمیت برقراری یک نظام بینالمللی مبتنی بر اصل میراث مشترک بشریت در جنوبگان،بر اثر عوامل بسیاری همچون اثبات وجود منابع معدنی و دریایی، انحصاری بودن نظام معاهده قطب جنوب،انعقاده کنوانسیون 1982 حقوق دریاها،بویژه پذیرش اصل میراث مشترک بشریت در مورد بستر و زیربستر دریاها و اعماق اقیانوسها افزایش یافته است."