چکیده:
تقسیمات مفاهیم کلی و اقسام معقولات به عنوان یکی از مهمترین مسائل فلسفی دارای جایگاهی ممتاز و تأثیرگذار در تفکر فلسفی است. بنا بر نظر مشهور در نگاه فیلسوفان مسلمان، معقولات به سه دسته معقولات اولی و معقولات ثانیه فلسفی و منطقی تقسیم میگردند. تقسیمبندی مشهور جامع و کامل نیست و به نظر میرسد این تقسیمبندی با ابهامات و اشکالاتی روبرو باشد، مانند ناسازگاری با بحث مفاهیم قدسی، واضح نبودن ارتباط آنها با مسئلۀ اصالت وجود و جایگاه مبهم برخی مفاهیم؛ در این نوشتار ابتدا نظر مشهور را تبیین و ترسیم نموده و سپس از رهگذر نقد و بررسی آن، سعی میشود تقسیم جدیدی ارائه گردد که اشکالات و ابهامات تقسیم مشهور را به دنبال نداشته باشد. در نهایت با مقسم قرار گرفتن مفهوم وجود، اقسام مفاهیم ذیل آن طبقهبندی گردیده و تقسیم مشهور دچار تغییراتی اساسی میگردد.
The classification of general concepts and types of intelligibles is one of the most important philosophical issues that has had an important position and influence on philosophical thinking. According to some Muslim philosophers, the intelligibles are divided into three categories: primary intelligible and philosophical secondary intelligible and logical secondary intelligible. This famous division is not complete and seems to be confusing and is faced with some difficulties such as incompatibility with holy concepts and its vague relationship to the primacy of existence and some other concepts; in this article, at first, the famous narrative is described, and then we address it critically. A new division is proposed that does not include flaws and ambiguities of the famous division. Finally, the concept of existence is considered as the source of division and other concepts are considered the its branches and, in this way, the popular division of general concepts changes fundamentally.
خلاصه ماشینی:
[١٠، صص ٦٧-٦٨] به هر روي معقولات ثاني فلسفي داراي منشأ انتزاع در عالم خارج اند مثلا زماني که آتش ، آب را گرم ميکند گفته ميشود آتش به عنوان علت و گرم شدن آب، معلول است اما چنين نيست که به جز معقولات اول يعني آب و آتش دو چيز مستقل به نام علت و معلول در کنار آب و آتش داشته باشيم تا لازم آيد در اين مسئله با وجود چهار چيز جداگانه روبرو باشيم بلکه از سنجش رابطه ميان آتش و گرم شدن آب توسط آن، آتش را موصوف به عليت و گرم شدن آب را متصف به معلوليت قرار ميدهيم .
به هر روي اگر مفهوم خدا بخواهد معنا داشته باشد و چيزي را نشان دهد بايد جزو کدام دسته از معقولات قرار بگيرد؟ از ديگر ويژگيهاي معقول ثاني اين بود که وحدت و تعدد مفاهيم فلسفي، دال بر وحدت يا تکثر مصداق خارجي نيست و بر همين اساس مفاهيم فلسفي داراي شمول در صدق بودند و منحصر در يک مصداق نمي شدند بلکه با اعتبار و لحاظ ذهن ميتوانستند بر مصاديق ديگر انطباق يابند مثلا آتش ، انسان و حيوان و ...
به نظر ميرسد فيلسوفان مسلمان از معقول ثاني لحاظ کردن مفهوم خدا، خواسته اند که آن را از دايره مفاهيم ماهوي خارج کنند چون خدا داراي ماهيت نيست اما مشکل اينجا است که در ميان معقولات، تنها معقول اولي که موجودات ماهوي اند داراي وجود و مابأزاي مستقل در عالم خارج اند و معقول ثاني فلسفي مابازاي مستقل و مستقيم ندارد و تنها اتصاف خارجي و منشأ انتزاع دارد و اين با جايگاه خدا در انديشه متفکران مسلمان سازگاري ندارد که واجب الوجود را تنها وجود مستقل ميدانند.