چکیده:
موضوع این مقاله، تحلیل و تبیین نظریه شهروندی گفتگویی در فلسفه سیاسی هابرماس است.در این مقاله، ضمن واکاوی مقایسه ای فشرده و مرور مختصر بر نظریه های شهروندی مطرح ( پیشامدرن، مدرن و پسامدرن)، نظریه شهروندی هابرماسی وارسی شده است. برای تحلیل شهروندی هابرماسی، که با توجه به ماهیت فلسفه سیاسی هابرماس یک شبکه تئوریک پیچیده و در هم تنیده شده از جامعه شناسی و فلسفه های اجتماعی سیاسی، اخلاق و حقوق است، از سه مقوله کلیدی پیوند دهنده و میانجی موجود در این شبکه تئوریک استفاده شده است:1)عقلانیت بین الاذهانی ارتباطی، 2) اخلاق گفت و گویی، 3) کنش ارتباطی. این مقوله های کلیدی، علاوه بر این هسته اصلی جامعه شناسی و فلسفه های اجتماعی سیاسی و اخلاقی و حقوقی هابرماسی را شکل می دهند،در شهروندی هابرماسی نیز دخیل اند.هدف اصلی مقاله نیز تحلیل نسبت میان مقوله های کلیدی سه گانه با شهروندی هابرماسی است. این نسبت کاوی از طریق رهیافت روشی هرمنوتیک متن محور (ریکور) و انکشاف- افشا (هایدگر) و انتقادی (هابرماس) صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"برای تحلیل شهروندی هابرماسی،که با توجه به ماهیت فلسفه سیاسی هابرماس یک شبکه تئوریک پیچیده و درهمتنیده شده از جامعهشناسی و فلسفههای اجتماعی سیاسی،اخلاق و حقوق است،از سه مقوله کلیدی پیونددهنده و میانجی موجود در این شبکه تئوریک استفاده شده است:1)عقلانیت بین الاذهانی ارتباطی2 ،2)اخلاق گفتوگویی3 ،3)کنش ارتباطی4 .
همگرایی تئوریک در نظریههای شهروندی پیشامدرن،مدرن،پسامدرن و مدرن متأخر در نظریههای شهروندی تعریف متعارف و نسبتا مورد اجماع از شهروندی و به عبارت دقیقتر هسته مشترک تمامی تعاریف،که با محوریت دو مقوله کلیدی حق/وظیفه همراه است، شهروندی را مفهومی به هم پیوسته از حقوق و وظایف مدنی سیاسی اجتماعی میداند که به مثابه نوعی پایگاه،شأن و عضویت اجتماعی به تمامی افراد جامعه اعطا شده است و فارغ از تعلقات طبقاتی،نژادی،قومی،مذهبی،اقتصادی همگان را یکسان و برابر فرض گرفته و آنها را واجد حق برخورداری از تمامی امتیازات،منابع و مزایای حاصله از جامعه میداند و نهایتا مسؤول،مکلف و موظف به مشارکت در جامعهای که در آن زندگی میکنند،محسوب مینماید.
نتیجهگیری حسن ختام این گزارش بسیار کوتاه شده از نظریه«شهروندی عقلانی تعاملی،دیالوگی،ارتباطی، مشارکتی،تفاهمی و توافقی»هابرماسی که در شبکه تئوریک جامعهشناسی و فلسفههای سیاسی اجتماعی و حقوق و اخلاق هابرماسی بازتاب یافته است؛با طرح یک پرسش کلیدی و پاسخ هابرماسی به پایان میرسد:«شهروندی هابرماسی چه کارکردی را پیشفرض کرده است؟» پاسخ هابرماس این است: شهروندان آزاد و برابر با یکدیگر وارد رایزنی میشوند تا زندگی مشترک خود را نه فقط به وسیله قانون موضوعه بل همچنین به شیوه مشروع سازماندهی کنند(همان: 176).
5)در مجموع قلب شبکه تئوریک جامعهشناسی و فلسفههای اجتماعی سیاسی و حقوق و اخلاق هابرماس که در ضمن خاستگاهی برای صورتبندی تیپ ایدهآل شهروندی گفتو گویی هابرماسی نیز هست و در این مقاله نیز مبنا قرار گرفت حاوی سه مقوله شالودهای است: نظریه اخلاق گفتوگویی،نظریه عقلانیت و کنش ارتباطی و نظریه زیست جهان تفاهمی توافقی(بنگرید به نجاتی حسینی،1384)."