چکیده:
ظهور اسلام،سبب تغییراتی کلان در حوزههای مختلف در جامعهی عصر رسالت شد.جامعهی نمونهی مورد بررسی،جامعهی عرب جاهلی در جزیرة العرب است،که در معرض تغییرات بنیادی فرهنگی،اخلاقی و تمدنی قرار گرفت.
تغییرآفرینی در جوهر بالندهی اسلامی قرار دارد.این عامل بنیادی تغییر،بر سامانهی دعوت،بنیادگذاری شده است.دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله،در واقع انتشار و ترویج آیین الهی در سطح عامهی بشری به صورتی کاملا روشنمند بود.علامه طباطبایی قدس سره مسائل فوق را به معرض تبیین و بررسی همهجانبه نهادهاند.از دیدگاه ایشان روش دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله مبتنی بر چند آموزه است؛ مشروعیت روشی،ابتنا بر آداب باز بودن فضای عمل،تغییرات در نوع تعامل با توجه به تفاوتهای اجتماعات انسانی.
از دیدگاه علامه طباطبایی قدس سره،انسان در تصور نبوی صلی الله علیه و اله،جایگاهی والا دارد و لذا دعوت باید تا اعماق روح انسان سرایت نماید تا در عمل مورد توجه قرار گیرد.
در این نوشتار،چند فراز مهم مورد ارزیابی قرار گرفته است،همچون موقعیت جغرافیایی دعوت که عقبماندهترین بوده و نمونهی آن حجاز است؛موقعیت زمانی دعوت،که در زمانهای پر از انحرافات صورت یافته اقدامات حساب شده،موضوع دعوت،هدف دعوت که در این خصوص مسائلی به عنوان هدف مطرح شدهاند،همچون ایجاد قوهی اندیشهورزی و اندیشیدن در انسان،خردورزی،دادگری،ایجاد وحدت و همگرایی و پیشگیری از بهرهکشی،از دیگر مسائل مورد بحث در این نوشتار است.
همچنین در این نوشتار از دیدگاه علامه طباطبایی قدس سره،محتوای دعوت و اصل پیام مورد بررسی قرار گرفته شخصیت دعوتکننده و ویژگیهای پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله همچون امانتداری و...مورد اشاره قرار گرفته است.جستارهای دیگر نوشتار،بررسی روش دعوت و بهرهگیری از ملاکهای حقانی در ساختار دعوت است.بهرهگیری از گوهر فطرت،بیان آمیخته با محبت، رعایت ادب،نکاتیاند که در روش دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله قرار دارد.درونی کردن دستورات و تبدیل آنها به الزام باطنی نیز به بحث درآمده است.روش اجرایی دعوت پیامبر صلی الله علیه و اله روشی انحصاری و الگوست که در این نوشتار تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
"ما در این نوشتار برآنیم تا روشی را که پیامبر صلی الله علیه و اله برای دعوت مردم به اسلام و تبلیغ رسالت خود در پیش گرفت و توانست از مردم جزیرة العرب،یکی از عظیمترین تمدنهای بشری را به وجود آورد،از دیدگاه علامه سید محمد حسین طباطبایی قدس سره بررسی کنیم.
سپس در توضیح موارد بالا،علامه طباطبایی قدس سره،چنین بیان میدارد: از نظر معارف و قوانینی که برای ریشهکن کردن مفاسد و اصلاح شؤون جامعهی انسانی در دستگاه دینی وجود دارد؛چه آنکه تغییر دادن عقاید مردم بسیار مشکل است،به خصوص اگر در اخلاق و عمل آنها نفوذ داشته و به آن عادت کرده باشند،و قرنها هم بر این افکار گذشته باشد و پیشینیان بر آن راه رفته و بازماندگان براساس آن پدید آمده باشند،مخصوصا اگر بنا باشد دین و دعوت دینی به تمام شؤون زندگی سر زند و همهی سکنات و حرکات آدمی را دربرگیرد و در مورد ظاهر و باطن این اعمال در همه وقت و همهکس و تمام دستهها بدون استثنا نظر دهد؛این از اموری است که تصورش فکر را به وحشت میاندازد و باید گفت که عادتا محال است.
به نظر علامه طباطبایی قدس سره تصوری که پیامبر گرامی صلی الله علیه و اله آن را اساس آیین خود قرار داده این است که سراسر جهان هستی،آفریدهی خدایی است یگانه،که هر جزء از اجزاء جهان به سوی سعادت و کمال مخصوص آن جزء راهنمایی میکند و انسان را نیز که زندگی جاوید دارد به سوی سعادت و کامیابی ویژهی وی با پیروی از روش و پیمودن راهی که خود نشان میدهد هدایت مینماید (طباطبایی 6،1396 ه،203)."