چکیده:
توحید در دیدگاه عارفان اسلامی با نظریه وحدت وجود هماهنگ است؛ اما برخی از فقها این برداشت را کفر و معتقدان به آن را کافر و نجس دانستهاند. پژوهش حاضر برای شناخت دقیق مسئله میکوشد ضمن تبیین مستند دیدگاه عارفان و نظریه «وحدت شخصی وجود» در عرفان اسلامی، حکم برخی از فقها به کفر و نجاست آنان را بررسی و ارزیابی کند. در این مقاله روشن میشود که از نظرگاه عرفان اسلامی، وجود از آن جهت که وجود است واجب بالذات است و بر این اساس، وجود و موجود حقیقی جز بر حق تعالی اطلاق نمیشود. عارفان مخلوقات را از اساس انکار نمیکنند، بلکه اطلاق وجود و موجود بر مخلوقات را به نحو مجاز، نمود و آیت میدانند، نه حقیقت. از این رو این دیدگاه اولاً با برداشت فقهای مذکور از وحدت وجود منافات دارد؛ ثانیاً طبق توضیح مستند وحدت وجود، روشن میشود که این مسئله مستلزم انکار ضرورتی از ضروریات دین نیست و عارفان هیچیک از ضروریات دین را انکار نمیکنند.
According to Muslim mystics, monotheism is compatible with the theory of unity of existence (waḥdat al-wujūd). Some Muslim jurists believe that this amounts to the disbelief in Islam, considering its advocates as disbelievers and impure. In order to elucidate the problem, this paper seeks to elaborate the theory of “personal unity of existence” in Islamic mysticism, as well as the ruling of some jurists to the effect that advocates of such theory are disbelievers and impure. This paper shows that, from the perspective of Islamic mysticism, existence qua existence is necessary by itself. Therefore, existence is in the true sense of the term only applicable to God. This is not to say that mystics deny the existence of creatures; instead, they attribute existence to creatures figuratively and symbolically, rather than literally. We conclude that, first of all, this contradicts the jurists’ conception of unity of existence, and second, given our explanation of unity of existence, it turns out that the theory does not imply the denial of any essential religious doctrine—indeed, mystics do not deny any essential doctrine.
خلاصه ماشینی:
چون نظریه وحدت وجود، پیچیده و عمیق و همراه با بیانات و تمثیلات گوناگون است و گاه عامیانه بیان میشود و گاه با اصطلاحات مخصوص علم عرفان و تصوف، برخی از فقها بر اساس برداشت خود، تفسیر عارفان از توحید را کفر دانسته و به نجاست آنان حکم دادهاند.
با این بیان ضرورت بحث حاضر نیز روشن میشود؛ چراکه اگر وحدت وجود برای فقها به صورت دقیق و مستند تبیین نشود، منشأ صدور فتاوای مشکلساز خواهد شد و اگر ادله تکفیر و تنجیس قائلان به وحدت وجود روشن و نقد نشود، علم عرفان و تصوف اسلامی غیر دینی و غیر توحیدی قلمداد میشود که کفر بسیاری از حکما و عارفان برجسته اسلامی را در پی خواهد داشت.
این مطلب در آثار مختلف عرفانی منعکس شده است؛ برای نمونه، بزرگانی مانند محییالدین ابنعربی (بیتا: 1/63)، صدرالدین قونوی (2010: 20)، سید حیدر آملی (1352: 515؛ 1384: 311) و آقا محمدرضا قمشهای (1378: 39) به آن تصریح کردهاند.
برخی از فقهای بزرگ تأکید میکنند که حقیقت معنای وحدت شخصی وجود برای ما روشن نشده و نمیدانیم مراد عرفا از این مسائل چیست (خویی، بیتا: 3/76).
[In Arabic] Turka Isfahani, Sa’in al-Din ‘Ali ibn Muhammad.
Al-Tamhid fi Sharh Qawa‘id al-Tawhid (The Prolegomenon in Elaboration of the Rules of Monotheism).
Ta‘liqat bar al-Tamhid fi Sharh Qawa‘id al-Tawhid (Commentaries on the Prolegomenon in Elaboration of the Rules of Monotheism).
Qom: Islamic Publication Institute affiliated with Jami‘at al-Mudarrisin in Qom. First edition.