چکیده:
رسانهی رادیو و تلویزیون که تلفیقی از تکنولوژی و فرهنگ است، وقتی در فرآیند تصمیمسازی و سیاستگذاری قرار میگیرد، دچار دوگانگی میشود. جنبه فرهنگی رسانه آکنده از امور مجازی و دلالتهای لفظی است و در فرایند سیاستگذاری، تحت تاثیر ساختارهای سازمانی قرار میگیرد. در نقطه مقابل، بخش تکنیکال رسانه در عصر انفجار اطلاعات بر فرهنگ سیطره یافته و سیاستگذاری فرهنگی را به سمت ساختار فناورانه متمایل ساخته است. در این شرایط برخی متفکران رسانه درخصوص قربانی شدن هنر در پای فناوری هشدار میدهند و از خدشهدار شدن رابطه انسان با هستی و جهان واقعی در دوره قدرت نمایی رسانههای مجازی ابراز نگرانی میکنند. نوع این تحقیق با عنایت به ماهیت مسئله و ویژگی اهداف و سؤالات آن و لزوم قرار داشتن در چارچوب نظریهپردازی و مدلسازی؛ « توسعهای-کاربردی » می باشد. برای این تحقیق از روش داده بنیاد با رویکرد تحلیل محتوا برگزیده استفاده شده است. برای جمع آوری دادهها از مصاحبه عمیق و گروههای متمرکز و برای تجزیه و تحلیل دادهها از شیوه کد گذاری که نوعی تحلیل محتوا در روش داده بنیاد محسوب میشود.در این تحقیق برای طراحی مدل سیاستگذاری فرهنگی رسانه مدل از هر دو رویکرد تجویزی و توصیفی استفاده شده است. در نهایت، باتوجه به تحولات مهم تکنولوژیک در رسانهملی و شناخت ویژگیهای محتوا و ساختار از طریق گفتگو با کارشناسان خبره منتخب، مدلی چندوجهی برای سیاستگذاری فرهنگی رسانهملی طراحی شد که ضمن شناسایی شاخصها و مولفههای فرهنگ ایرانی – اسلامی، به شرایط نوین رسانه نیز توجه دارد.
Radio and television media, which are a combination of technology and culture, are doubling when it comes to decision-making and policy-making. The cultural aspect of the media is full of virtual affairs and verbal connotations, and is influenced by organizational structures in the policy-making process. In contrast, the technical part of the media has dominated culture in the age of information explosion and has shifted cultural policy toward technological structure. . In this context, some media thinkers warn about the sacrifice of art at the foot of technology and express concern about the deterioration of human relations with the universe and the real world during the power period of virtual media. The nature of this research is "developmental-applied" considering the nature of the problem and the characteristics of its goals and questions and the need to be within the framework of theory and modeling. For this research, the foundation's data method with selected content analysis approach has been used. For data collection, in-depth interviews and focused groups, and for data analysis, coding method, which is considered as a kind of content analysis in the foundation's data method. Is. Finally, considering the important technological developments in national media and recognizing the features of content and structure through conversation with selected experts, a multifaceted model was designed for cultural policy of national media that while identifying the characteristics and components of Iranian-Islamic culture, has it
خلاصه ماشینی:
اهميت و ضرورت تحقيق دربيان اهميت وضرورت اين تحقيق باتوجـه بـه مطـالبي کـه در مقدمـه و بيـان مسـئله ذکرشد، بايد گفت : با در نظر گرفتن مقتضيات زماني و مختصات کنوني رسانه ملي مي توان سياستگذاري رسانه ملي را منطبق با اهداف و سياسـت هـاي تعيـين شـده نظـام جمهـوري اسلامي، به گونه اي ترسيم کرد که در آن ميزان دخالت بخش هاي مختلف فرهنگي تعريـف شده باشد، و باعث ايجاد تغييرات مثبتـي دردرون سـازمان صداوسـيما ونيزدرجامعـه و در ارتقائ فرهنگ ملي شود.
اهداف و سوالات تحقيق هدف اصلي طراحي مدل راهبردي سياستگذاري فرهنگي رسانه ملي مبتني بر اصول مصـرح فرهنگـي و ارزش هاي نظام جمهوري اسلامي و ارائه نظريه مرتبط با آن سوالات تحقيق ١.
کاري که در ادارات برنامه ريزي سازمان صداوسيما مرسـوم اسـت و با توجه به اولويت هاي فرهنگي و سياست هاي ابلاغي نظام و بـا اسـتناد بـه رويکـرد عقلائـي 79 انجام مي شود و نمونه هاي آنرا مي توان در دفترچه طرح وبرنامه شبکه ها و کانـال هـاي رسـانه ملي ملاحظه کرد.
روش تحقيق در تحقيق حاضر امکان استفاده از روش کمي ممکن نبوده ، زيرا به سبب فقـدان الگـوي تأييدشده در مطالعات پيشين فرضيه اي وجود ندارد؛ بنابراين با توجه به هدف پـژوهش کـه طراحي مدل راهبردي سياستگذاري فرهنگي رسانه ملي و دستيابي به نظريه است ، براي ايـن تحقيق روش داده بنياد با رويکرد تحليل محتوا برگزيده مي شود.