چکیده:
استفاده از کمربند و کلاه ایمنی در هنگام رانندگی برای صیانت از جان افراد و جلوگیری از ایراد ضرر به آنان از جمله مواردی است که در کشورهای مختلف الزامی شده که نقض آن موجب اعمال نوعی ضمانت اجرای کیفری خواهد شد. الزام افراد به انجام چنین کارهایی همواره موضوع یکی از مباحث مهم فلسف? حقوق کیفری بوده است؛ آیا می توان افراد را ملزم کرد که به خود آسیب وارد نکنند؟ اگر آری در چه مواردی و تا چه حدی؟ مبنای فلسفی موافقان و مخالفان چنین دخالتی -که معمولا با عنوان «پدرسالاری قانونی» شناخته می شود- چیست؟ در این مقاله پرسش هایی از این دست طرح شده و پاسخ های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این شد که در مواردی محدود، مقرون به وجود شرایطی مانند آسیب وارد نشدن به کلیت اصل آزادی عمل فردی و ضرورت صیانت از نظم عمومی و اجتماعی می توان افراد را از ایراد ضرر به خود منع نمود. افزون بر این، نتیجه گیری شد که در بسیاری از موارد مانند الزام استفاده از کمربند و کلاه ایمنی، قاعده کیفری تنها به اعتبار جلوگیری از ایراد ضرر به خود فاعل موجه شناحته نمی شود بلکه به دلیل جلوگیری از صدمات فراوانی هم که ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم به دیگران و جامعه وارد شود، توجیه پذیر خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
{UU}مبناى فلسفى منع حقوقى و كيفرى ايراد ضرر به خود مطالعه موردى الزام استفاده از كمربند و كلاه ايمين در رانندگى دكتر فيروز محمودى جانكى* استاديار دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران چكيده: استفاده از كمربند و كلاه ايمنى در هنگام رانندگى براى صيانت از جان افراد و جلوگيرى از ايراد ضرر به آنان از جمله مواردى است كه در كشورهاى مختلف الزامى شده كه نقض آن موجب اعمال نوعى ضمانت اجراى كيفرى خواهد شد.
الزام افراد به انجام چنين كارهايى همواره موضوع يكى از مباحث مهم فلسفۀ حقوق كيفرى بوده است؛آيا مىتوان افراد را ملزم كرد كه به خود آسيب وارد نكنند؟اگر آرى در چه مواردى و تا چه حدى؟مبناى فلسفى موافقان و مخالفان چنين دخالتى-كه معمولا با عنوان«پدرسالارى قانونى»شناخته مىشود-چيست؟در اين مقاله پرسش- هايى از اين دست طرح شده و پاسخهاى گوناگون مورد بررسى قرار گرفته است.
از آنجا كه در ادبيات فلسفۀ حقوق از اصل پدرسالارى قانونى1 در مقام تعريف و توضيح بنيان منع حقوقى ديگران از ايراد ضرر به خود و بهطور خاص توجيه برخى اشكال جرمانگارى2 يا دخالت كيفرى دولت در حوزۀ حقوق و آزادىهاى فردى سخن به ميان مىآيد،اين مقاله درصدد آن است كه توجيهپذيرى الزام قانونى افراد براى ضرر نزدن به خود را در حد طرح بحث و پاسخگويى به برخى مسائل را محور قرار دهد و بررسى كند كه آيا با استناد به اين اصل است كه چنين الزامى توجيه مىشود يا ساير اصول معتبر در اين زمينه نيز كارآمدند.