چکیده:
امروزه بررسی و پیشبینی میزان پایداری آثار بحران ارزی بر متغیرهای کلان اقتصادی به ویژه تولید ناخالص داخلی از اهمیت بالایی برای سیاستگذاران اقتصادی برخوردار است. در این راستا هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثر بحران ارزی بر پویاییهای تولید ناخالص داخلی طی سالهای 1970-2016 میباشد. برای دستیابی به این هدف، مدل تجربی تحقیق با بهرهگیری از مبانی نظری تحقیق و رهیافت مربعات تعمیم یافته پانلی برآورد شده است. طبق نتایج به دست آمده اثر منفی بحران ارزی بر تولیدناخالص داخلی در کوتاهمدت تأیید میشود. جریان سرمایه خارجی و بدهیهای کوتاهمدت خارجی از عوامل تشدیدکننده اثر بحران ارزی بر تولیدناخالص داخلی در کوتاه مدت بوده و نرخ رشد صادرات و تغییرات رابطه مبادله تعدیل کننده اثر بحران ارزی بر تولید ناخالص داخلی به شمار میآیند. افزایش عرضه پول ملی و همچنین افزایش مخارج دولت و کسری بودجه از عوامل تشدیدکننده آثار بحران هستند. افزایش نرخ بهره نیز موجب افزایش اثرات منفی بحران ارزی بر تولید ناخالص داخلی میشود.
It is important for economic policy makers to study and predict the sustainability of currency crisis effect on macroeconomic variables, especially GDP. In this regard, the main purpose of this paper is to examine the effect of currency crisis on GDP dynamics during 1970-2016. In this regard, the empirical model has been estimated using the theoretical basis of the research and GPS approach. According to the results, the negative effect of the currency crisis on GDP is confirmed in short run. Foreign capital inflow and short-term foreign debt are among the factors exacerbating the effect of currency crisis on GDP growth in short run. The rate of export growth and the changes in terms of trade are moderating effect of currency crisis on -GDP. Increasing the supply of national currency as well as increasing government spending and budget deficits are exacerbating effect of crisis. Rising interest rates also increase the negative effects of currency crisis on GDP
خلاصه ماشینی:
برخی از مطالعاتی که اثر بحران ارزی بر تولید ناخالص داخلی را بررسی کرده اند به شرح زیر است : باسیستا و تیموری ١ (٢٠١٥)، بحران ارزی و پویاییهای تولید ناخالص داخلی را برای ١٥٩ کشور بین سال های ١٩٧٠ تا ٢٠٠٥ مورد بررسی قرار داده اند، طبق نتایج این مطالعه در بلندمدت تولید ناخالص داخلی میتواند به روند پیش از بحران خود بازگردد به شرطی که (١) اثرات شرایط جهانی حذف شود؛ (٢) وقوع بحران ارزی هم زمان با بحران بانکی نباشد و (٣) از وقفه های طولانی در تصریح مدل اقتصادسنجی استفاده شود.
آن ها همچنین عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی را در میان مدت مانند سیاست های پولی (نرخ بهره و کاهش ارزش حقیقی پول ملی) و سیاست های مالی (مخارج مصرفی دولت ) پس از وقوع بحران بررسی کرده اند و به این نتیجه دست یافتند که سیاست های مالی انبساطی منجر به رشد بالاتر اقتصادی در دوره پس از بحران میشود، اما شواهد چندان مستحکمی بر اثر مثبت سیاست های 1 Basistha and Teimouri 2 Jovanovic 3 Abiad et al.
متغیرهای وابسته و توضیحی در هر دو مجموعه تخمین ها مشابه است با این تفاوت که به منظور آزمون این موضوع که آیا بحران بر رابطه بین متغیرهای توضیحی و متغیر وابسته اثر میگذارد، در تخمین با استفاده از داده های 1 Tavakoli and Sayyah (2014) 2 Mehrara and Sarkhosh (2011) 3 laeven and Valencia پنلی، اثر تعاملی بحران و متغیرهای توضیحی نیز محاسبه میشود.