چکیده:
شناخت تخصّصی یک پدیده، در گرو سنجش و مقایس آن با پدیده های همنوع است. مولوی و سعدی با آموزه های اخلاقی خود درصدد هدایت و به تعالی رساندن مخاطب خویشند؛ امّا مقایسه توصیه های اخلاقی ایشان مبیّن وجوه اساسی افتراق و گزینش دو راه متفاوت در فراخوان اخلاقی است. هر کدام از این دو راه در جذب مخاطب و تاثیرگذاری بر او اقبالی کمنظیر دارند. بنابرین پژوهش در این امر، علاوه بر آشکار کردن بخشی از روشهای هنری و موثّر وعظ اخلاقی، به شناخت بهتر سبک شخصی مولوی و سعدی- در پرتو مقایسه - کمک میکند. این پژوهش با استناد بر توصیه های اخلاقی مستخرج از آثار مولانا و سعدی و ذکر شواهد، به این مهم دست مییازد که سعدی در فراخوان اخلاقی خود، بر عقل و استدلال تکیه خاص دارد و در این راستا از یک شیوه تقابلی ویژه - که از ویژگیهای مهم سبکی اوست - بهره میبرد؛ این درحالی است که اتّکاء مولانا در توصیه های اخلاقی، بر شرع و نقل و اصول عرفانی است. از منظری دیگر، سعدی بر منبر وعظ، حضوری پررنگ دارد و از انگیزه های دنیوی نیز برای ترغیب مخاطب، به کسب فضایل بهره وافی میبرد؛ امّا مولانا پشت نام معشوق، پنهان است و بی اعتنا به دنیا، مخاطب را به تخلّق به اخلاقی نیکو، که آخرتی بهتر را برای او رقم میزند، فرا میخواند.
The professional recognition of a phenomenon depends on the measurement and comparison of the phenomenon with phenomena of the same type. Moulavi and Sa'di are seeking to guide and elevate their audience through their moral advices. But comparing their ethical recommendations reveals two substantial different ways of moral provocation. Both provocation ways are considerably welcomed in impressing the audience. Therefore, meanwhile revealing some of the artistic and effective methods of moral preaching, the research helps to better understanding of the personal styles of Moulavi and Sa'di through contrasting their works.
Based on the ethical recommendations extracted from the works of Moulavi and Sa'di, and reference to the evidence, the research argues that Sa'di, in his moral provocation, relies specifically on wisdom and reasoning, and in this regard he uses a special contrasting method, that essentially features his style. Moulavi, however, relie s heavily on religion and mystical principles for ethical advice. From another point of view, Sa'di focuses on preaching, making use of worldly motives for persuading the audience to acquire virtues, while Moulana is hidden behind the name of the beloved, and disrespectful to the world, calls the audience to good morality that leads to a better Hereafter.
خلاصه ماشینی:
١-١- بیان مسئله اخلاق ، یکی از موضوعات اصلی آثار مولانا و سعدی است ، اما با وجود اشتراک این موضوع و همانندی دین ، زبان و دورة این دو شاعر، دو شیوة مجزا در توصیه های اخلاقی آنها به چشم میخورد که مبین اختلاف سبکی این وصایا، علیرغم اشتراک موضوع است .
٢- بحث مولانا در رستۀ عارفان شاعر جای دارد و شعر او محملی برای طرح عقاید عرفانی اوست ؛ اما توجه او به اخلاق نیز در جایجای آثارش مشهود است ؛ چنان که همایی، افکار و عقاید او را به چهار دسته تقسیم میکند: آداب اخلاقی و اجتماعی، مسائل مذهبی، اصول کلامی - فلسفی و عقاید عرفانی.
به این ترتیب مخاطب آشنا با سبک و سیاق سعدی، با دیدن یک کفۀ ترازو در مصراع نخست ، منتظر مواجهه با کفۀ دیگر در مصراع دوم است و البته یکی از این کفه ها با منطقی که بین او و سعدی مشترک ١- برخی از شـــواهد دیگر: مولوی، ١٣٨٦: صـــص .
در 1 ادامه دو شاهد از این دست بیان میشود: نه منعم به مال از کسی بهتر است / خر ار جل اطلس بپوشد خر است (بوستان ، سعدی: باب چهارم ) با مردم زشــتنام همراه مباش / کز صــحبت دیگدان ســیاهی خیزد(کلیات ، ســعدی: رباعی١٥ ) ٢-٢- نتایج ماورائی و عینی صفات اخلاقی - مولوی: دخیل کردن خدا و فرشتگان و عوامل ماورایی افلاکی در کتاب «مناقب العارفین » در حکایتهای متعددی دربارة آشنایی مولوی با عالم غیب ، آن هم از دوران کودکی ســـخن میگوید.
» (چشمۀ روشن ، یوسفی: ص ٢١٧) شمیسا نیز در این مورد میگوید: «زندگی غریب او با شمس تبریزی، اساس وجوه سبکی در آثار اوست و باعث شده ١- برخی از شواهد دیگر: سعدی، ١٣٨٥: صص .