چکیده:
نظام عدالت کیفری با واکنش در برابر جرایم ارتکابی درصدد است تا با استفاده از ابزارهای کیفری و غیرکیفری ازارتکاب مجدد جرم در جامعه پیشگیری نموده و نظم و امنیت و آرامش را در جامعه مستقر سازد. تجربه پلیس و نهادهای نظام عدالت کیفری نشان میدهد که برخی جرایم نسبت به سایر بزههای ارتکابی صدمه و آسیب بیشتری به امنیت اجتماعی وارد میآورند. جرایم خشونت بار از انواع جرایمی هستند که در طی چند دهه اخیر مورد توجه خاص قرار گرفته و صاحب نظران و محققین جرمشناسی همواره در تلاش بودهاند عوامل تعیینکننده خطر ارتکاب رفتارهای خشونت بار و تکرار آنها را پیشبینی کنند. نتایج بررسیها نشان میدهد مرتکبان خشونت گاهی اوقات هیچ یک از عوامل خطر شناسایی شده را نداشتهاند. این یافتهها بیانگر ترکیب پیچیدهای از تعامل عوامل مختلف برای ارتکاب جرایم خشونت بار در افراد است. از این رو تکیه محض بر یک سبب در مورد آن منسوخ است و نمیتوان به سادگی علل آن را در چند عامل احصاء کرد. روند به شدت صعودی نرخ جرایم خشونتآمیز از یک طرف و شکست سیاستهای اصلاح و درمان از طرف دیگر در طول چند دهه گذشته سبب گردید که جرمشناسیهای واکنش اجتماعی و جرمشناسیهای عمل مجرمانه، اساس تدابیر اصلاح و درمان را در مقابل با بزهکارانی که افکار و رفتارهای خشونتآمیز دارند به شدت مورد انتقاد قرار دهند. تشدید کیفر و تجدید حیات خصوصیت ارعابانگیزی آن، از محورهای مورد تاکید این جرمشناسیهاست. بسیاری از کشورها تحت تاثیر این تفکرات، مقررات سختی در قبال بزهکاران، به ویژه بزهکاران دارای رفتارهای خشونتآمیز وضع نمودند. با این همه به موازات این تحولات باور به اثربخشی تدابیر و راهبردهای اصلاح و درمان در قالب برنامههای نظام مند دوباره در حال احیاء شدن است و به نظر میرسد که تمرکز بر مواجهه عقلانی با جرایم خشونت بار و تلاش در جهت پیشگیری از وقوع آن، هم به لحاظ اقتصادی و هم از جنبه اجتماعی فواید بیشتری را در استقرار امنیت و آرامش اجتماعی به دنبال دارد.
خلاصه ماشینی:
با این همه به موازات این تحولات باور به اثربخشی تدابیر و راهبردهای اصلاح و درمان در قالب برنامههای نظام مند دوباره در حال احیاء شدن است و به نظر میرسد که تمرکز بر مواجهه عقلانی با جرایم خشونت بار و تلاش در جهت پیشگیری از وقوع آن، هم به لحاظ اقتصادی و هم از جنبه اجتماعی فواید بیشتری را در استقرار امنیت و آرامش اجتماعی به دنبال دارد.
در واقع اهمیت جرم خشن از یک سو به این دیدگاه نزد مجرمین مربوط میشود که آنان در جهت احقاق حقوق از دست رفته خود در نتیجه نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی سعی در به دست آوردن آن به هر طریق ممکن دارند و از سوی دیگر وقوع اینگونه جرایم در جامعه امنیت اجتماعی را به مخاطره میاندازد و احساس ناامنی را افزایش میدهد.
بنابراین میتوان به ضرورت مهار تکرار جرایم خشونتآمیز پی برد، در حالی که گروه نسبتاً کوچکی از مجرمان خشن وجود دارند که با وصف «مجرمان مکرر» از دیگر مجرمان متمایز میشوند اما این افراد گرایش دارند مرتکب جرایم بیشتری شوند که این روند آسیبها و هزینههای هنگفتیبرای جامعه به دنبال دارد مگراینکه مدیریت و درمان مناسبی برای این افراد اندیشیده شود.
مثلاً سیاستگذاران باید به جای اقدام به دستگیریهای فراگیر، به دنبال روشهایی برای ارتقای توان پلیس جهت شناسایی زودهنگام مجرمین (تهیه نیمرخ جنایی) و کنترل آنها (نظارت الکترونیکی) و منهدم کردن باندهای بزهکاری از طریق هدف قراردادن نقاط جرم خیز باشند که در ادامه این روشها مورد بررسی قرار میگیرد.