چکیده:
آفرینشهای هنری در جلوههای مختلف خود از احساس و عاطفه مایه میگیرند و از عمدهترین انگیزههای آنها نیاز روانی انسانهاست. دیدگاه هنری هم، آرمانگرایانه است و اعتراضی؛ از این جهت هنرمند به ناچار و برابر تجربههای تاریخی آنچه در دل دارد و در پوششی مناسب و غالبا رمزآلود بیان میکند. چهارپارههای خیام هم که برخاسته از میان جان است و جذابیّت پذیرش و شهرت آنها، بهدلیل همعنانی با همة دلها و آشنایی با همة روانهاست.
نگارنده کوشیده است تا این موضوع را به شرحتر و بازتر بنماید.
خلاصه ماشینی:
دیدگاه هنری هم، آرمانگرایانه است و اعتراضی؛ از این جهت هنرمند به ناچار و برابر تجربههای تاریخی آنچه در دل دارد و در پوششی مناسب و غالباً رمزآلود بیان میکند.
حکیم عمرخیّام وقتی بخواهد فلکی از نو بسازد تا آزادگان را به کام رساند میسراید: گر بر فلکم دست بدی چون یزدانوز نو فلکی دگر چنان ساختمی برداشتمی من این فلک را زمیانکازاده به کام دل رسیدی آسان (خیام، 1384: 61) یا زمانی که فریاد اعتراض برمیآورد که: دارنده چو ترکیب طبایع آراستگر نیک آمد شکستن از بهر چه بود از بهر چه او فکندش اندر کم و کاستورنیک نیامد این صور عیب که راست (خیام، 81) نمیتواند پاسخگوی اتهامها و نسبتهایی باشد که از سوی مراکز قدرت یا نهادهای اجتماعی متوجّه اوست، پس باید با پیشاندیشیها و مصلحتجوییها خود را در چنین تنگناهایی نیفکند؛ شاید بههمین سبب در رباعیاتی هم که به نام او شهرت دارد اختلافنظر به وجود آمده، جمعی او را سرایندة بیاعتباری دنیا و هوادار اغتنام فرصت میدانند و بعضی دیگر او را از همة این خصلتها مبرّا میشناسند و اصولاً انتساب رباعیها را بدو نادرست میدانند (در این مورد نک: جلالی نائینی، بزرگداشت خیّام (1)، 1379، صص 6-5؛ نیز همایی، 1346، 4).
ـ جلالی نائینی، سیدمحمّدرضا، (1378)، حکیم عمربن ابراهیم خیام نیشابوری (مقاله)، نقل از کتاب فرهنگ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران: ویژة بزرگداشت خیّام.