چکیده:
مبحث مکتب های ادبی و تاثیر آنها بر نویسندگان ملل مختلف یکی از قلمروهای ادبیات تطبیقی است .بررسی مفهوم جبرگرایی از ارکان اصلی مکتب ناتورالیسم در رمان آسوموا ر اثر امیل زولا، بنیان گذار مکتب ناتورالیسم در فرانسه، و همچنین در رمان روزگارسپری شده مردم سالخورده، دولت اثر محمود نویسند آبادی، ه می ناتورالیست ایرانی، تواند زمینه مناسبی برای مطالعه تطبیقی باشد .بررسی ی ها نشان م دهد که زولا، براساس دیدگاه جبرگرایانه ، شخصیت های آسوموار را در بستر جبر وراثت و جبر محیط به تصویر می کشد .دولت آبادی نیز، تحت تاثیر فلسفه جبرگرایی ناتورالیستی، تقدیر شخصیت های روزگارسپری شده مردم سالخورده را، علاوه بر جبر وراثت و جبر محیط، تحت سیطره نوع سومی از جبر می داند که می دولت توان آن را جبر حادثه نامید .بدین ترتیب، شاید بتوان گفت که آبادی با این دیدگاه متفاوت، نشیت گرفته از مقتضیات فرهنگی اجتماعی ایران، ناتورالیسم نوینی را در ادبیات داستانی کشور خود به تصویرمی.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب ، می توان پرسش های اصلی پژوهش حاضر را به ایـن شـکل مطـرح کرد: الف ) چگونه سرنوشت شخصیت های آثار زولا و دولت آبـادی تحـت سـیطره جبـر ناتورالیستی قرار می گیرد؟ ب) دیدگاه متفاوت دولت آبادی به مفهوم جبر، نقض کننـده جبرگرایـی ناتورالیسـتی است یا تکمیل کننده آن ؟ چکیده رمان آسوموار این رمان شرح حال زن رختشویی به نام ژروز ماکار در ناحیه گوت دور پاریس اسـت .
خشونت های پدر در زمان مستی نه تنهـا سبب معلولیت مادرزادی ژروز شده بود بلکه مصرف بیش از حد الکل سقوط مرگبار او را حتمیت می بخشید؛ ژروز، که دیگر توان پرداخت هزینه های زندگی را نداشت ، بـرای جبران ناکامی ها به ولخرجی ، تن پروری و الکلیسم روی آورد اما این امر موجب می شد تا پولی حتی برای سیرکردن خود نداشته باشد و برای بـه دسـت آوردن آن مجبـور بـه تن فروشی شود یا این که چیزهای مهـوع بخـورد «تـا ده سـو ببـرد» (زولا، ١٣٦١ الـف : ٤٥٩).
عبدوس در نوجوانی ، با وجود نفرت بسیار از این شغل ، پس از مرگ استاابا از سوی بزرگان روستا مجبور می شود عهده دار شغل پدری شود، «شغلی که باور یافته بـه او تحمیل شده است » (دولت آبادی ، ١٣٧٩ب ، ٣٤٠).
بنــابراین ، در روزگــار ســپریشــده مــردم ســالخورده ، عوامــل محیطــی زنــدگی شخصیت های داستان را تعیـین و اختیـار و اراده آنـان را در تغییـر سرنوشتشـان سـلب می کند: «در این [رمان ] انسان اراده ای از خود ندارد و تابع مطلـق سرنوشـتی اسـت کـه محیط و شرایط زندگی و واداشت برای او رقم زده است » (محسنی ٨٨).