چکیده:
تربیت دوجنسیتی، شیوهای تربیتی است که در آن پیشنهاد میشود هر دو جنس بدون توجه به ویژگیهای زیستی، به یک صورت پرورش یابند و دارای مجموعهای از ویژگیها و رفتارهای زنانه و مردانه باشند تا متناسب با موقعیت، زنانه یا مردانه رفتار کنند. پرسش اساسی این است که این رویکرد با چه چالشهایی روبهروست؟ در پاسخ، با رجوع به منابع مرتبط به موضوع، از جمله کتابهایی در زمینه مطالعات زنان و روانشناسی و منابع روایی، مطالب با روش توصیفیـ تحلیلی جمعآوری شده است. با بررسیهای انجامشده این نتیجه بهدست آمد که این رویکرد در سه زمینه زیستی و روانشناختی و دینی با چالش روبهروست. در زمینه زیستی، تفاوتهای ظاهری و عملکردهای هورمونی متفاوت زن و مرد، رفتارهای متفاوتی را به دنبال دارد. در زمینه روانشناختی، تفاوت در حرمت خود و یادگیری و علایق و احساسات، موجب بروز رفتارها و عکسالعملهای متفاوت میگردد. مغایرت رویکرد تربیت دوجنسیتی با آموزههای دینی نیز از دیگر چالشهای این رویکرد است.
Bisexual education is a method of education in which suggests that both sexes, regardless of their biological characteristics, be raised in the same way and have a set of masculine and feminine characteristics and behaviors so that they can behave femininely or masculinely in different situations. The main question of this research is what challenges does this approach face? Using the descriptive-analytical method, the research materials have been collected through referring to the sources related to the subject, including books on women's studies and psychology and narrative sources. The study shows that this approach faces some challenges in three biological, psychological, and religious areas: in terms of biology, the differences in appearance and different hormonal functions in men and women lead to different behaviors. Psychologically, differences in self-esteem, learning, interests and emotions lead to different behaviors and reactions. Yet another challenge is the contradiction of the bisexual education approach with religious teachings.
خلاصه ماشینی:
به نظر ميرسد تفاوت در معناي لغوي جنس و جنسيت، به اين نکته برميگردد که جنس بهمعناي زن و مرد بودن است، ولي جنسيت حالت و کيفيت زن و مرد بودن را نشان ميدهد و به نوع رفتار فرد که زنانه يا مردانه باشد، برميگردد؛ به اين معنا که «جنسيت، نمود ويژگيهاي مردان و زنان در مواجهه با زندگي اجتماعي و فرهنگي از طريق اجتماعي شدن است» (سفيري و ايمانيان، 1394، ص18).
براي رسيدن به چنين هدفي، دستورالعملها و راهکارهايي از سوي بم ارائه شده است که به آنها اشاره ميشود: الف) يکي از راهکارهاي پيشنهادي بم به والدين براي کمرنگ کردن اثر کليشههاي جنسيتي اين است که آنها رفتارهاي خود را به شيوهاي تنظيم کنند كه وظايف مردانه و زنانه بين پدر و مادر تقسيم شود و قابل تفکيک نباشد؛ به اين معنا که کارهايي را که معمولاً مادر انجام ميدهد، مثل حمام کردن و تعويض جاي کودک به عهده پدر و مادر باشد و اختصاص به مادر نداشته باشد.
البته اين مواردي که برشمرده شد، تمام تفاوتهاي روانشناختي بين زن و مرد نيست که در تربيت دوجنسيتي ناديده گرفته شدهاند؛ ولي از جمله مهمترين مواردياند که براي زنان و مردان چالشهاي اساسي به وجود خواهند آورد.
نتيجهگيري تربيت دوجنسيتي رويکردي تربيتي است که بهدنبال رفع ستم از زنان و برقراري تساوي بين زنان و مردان است؛ ازاينرو در اين رويکرد پيشنهاد ميشود، دختران و پسران بايد بهگونهاي تربيت شوند که صرفنظر از جنس زيستيشان مجموعهاي از ويژگيها و رفتارهاي زنانه و مردانه را داشته باشند تا بتوانند در موقعيتهاي مختلف، زنانه يا مردانه رفتار کنند.