خلاصه ماشینی:
"مقبلی از نبود امکانات بیشتر در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان افسوس میخورد و کافی نبودن یک هنرستان تجسمی را برای شهرش یادآور شده،فقدان رشتههای هنری را در دانشگاه تبریز،نقیصهای بزرگ میداند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) درحالیکه استاد مقبلی این روزها آخرین سال خدمت دولتی خود را به پایان میبرد،شاگردان قابلی را تربیت کرده است.
البته او خود نیز گهکاه دست به کار بافندگی میشود و گویی تنها در مورد فرش است که مقبلی سنت و مسائل سنتی را میپذیرد،زیرا در دیگر کارهای خود،اسلوبهای جهانی را مد نظر دارد.
مقبلی شیوهء کار قندریز را،خاص این نقاش نامیده،رنگآمیزی و زیباشناسی ویژهء او را،با توجه به تکنیک قوی و پشرفتهاش قابل ستایش دانسته،قندریز را در مرتبهای مدرنتر از دیگران ارزیابی میکند؛مقبلی ضمن تقدیر از مقام هنری زندهیاد منصور قندریز،برای نبود امکانات بیشتر در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان افسوس میخورد و کافی نبودن یک هنرستان تجسمی را برای شهرش یادآور شده،فقدان رشتههای هنری را در دانشگاه تبریز،نقیصهای بزرگ میداند.
تالار قندریز تهران،موزهء هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران،موزهء آزادی،مهدیهء ارومیه،هتل تبریز،گالری اصولی،هنرستان میرک،نگارخانه مانی، کتابخانهء ملی تبریز و نمایشگاههای آلمان،انگلیس جمهوری آذربایجان(باکو)،بینال آسیایی و اروپایی در آنکارا(که دو اثر او به نامهای«امام اغاجی»(نام درختی است)و«بمباران مدرسه»را در کاتولوگ ویژهء خود به چاپ میرسانند)شاهد آثار نقاشی استاد مقبلی، بودهاند.
استاد مقبلی از هیچکس توقع کمک یا مساعدتی ندارد،حتی انتظار تأیید یا مورد مهر و حمایت قرار گرفتن را هم دور از حیطهء افکار خود میشمارد اما در مورد هنر نقاشی و هنرهای تجسمی در آذربایجان،حساسیت خاصی نشان میدهد."