خلاصه ماشینی:
"سید محمود افتخاری استاد علی اصغر بهاری،هنرمند چیرهدست و بزرگوار ساز اصیل و پرقدمت«کمانچه»بیهیچ گزافهگویی و اغراق،در عرصهء موسیقی اصیل و سنتی ایران،صاحب سهمی والا و حضوری مؤثر و پربار است.
استاد پیر و وارستهء ساز کمانچه،اینک به این زمان، بعد از سالیان دراز سماع عارفانه و عاشقانه سرانگشتان هنرمندانهاش،گوشهء خلوت گزیده است و تنهایی.
بیآنکه هرگز مجال آن را یافته باشند تا گوش به زمزمههای در خلوت استاد بسپارند،بدانند و دریابند که استاد در این سن و سال چیرگی پیری و کهولت،همچنان ساز کمانچه را در آغوش دارد و عجیبا که دل از تعلیم دلشیفتگان کمانچه برنکنده است و جان کلام،ساز استاد و سوز دل استاد از نوا نیفتاده است.
و این صفای دل را به هیچ قدری و قیمتی نمیتوان سنجید، هنگامی که شنوندهء نوای پرارج و اعتبار ساز استاد بود و تماشاچی چشمان خیس موسیقیدان پیرو و آواز زمزمه گونهء استاد،که همگام و همزمان با کشیدن آرشه بر تن سیمهای عریان کمانچه،نام خدا را بر زبان میراند و ذکر یاد خدا میکرد.
اعتبار ساز پدر بزرگ آنقدر والا و بالا بود که دیگر کسی میل و رغبت شنیدن ساز آنان را نیافت،چراکه پدربزرگسازی میزد خوشآواز و پرطنین،سازی به اسم کمانچه.
با این همه،میدانم که کمانچه جز و چهار ساز اصیل و پرقدمت موسیقی سنتی ماست.
حدود ربع قرنی ویلون زدم اما، بعد کنارش گذاشتم،خدا بیامرزد مرحوم خالقی را، روزی که دانست میخواهم برای همیشه کمانچه بنوازم،گفت علی اصغرخان گمان نمیکنم زیاد سرقرارت باقی بمانی،به رواج این ساز بدگمان هستم،اما من سرقرارم ماندم و رایج هم شد."