چکیده:
این مقاله در ادامه قسمت اول،در تبیین علل رشد و توسعه ژاپن از دیدگاهی تاریخی به بررسی چگونگی برخورد ژاپنیها با تمدن غرب و انتقال و اخذ عصاره آن طی نیمه دوم قرن نوزدهم پرداخته و نقش روشنفکران این کشور در تحولات بزرگ دوره«میجی»به بحث گذاشته است.
خلاصه ماشینی:
"تردیدی نیست آموزش و دسترسی بسیاری از مردم به مطالعه نوشتهها و یادداشتهای تخصصی که موجب انتقال اطلاعات و تجربیات افراد پا به سن گذاشته در میان جوانان و اشخاص تازه کار میشد،نه فقط در رشد تولیدات کشاورزی مؤثر بود بلکه ژاپنیهای دوره توکوگاوا از این طریق اطلاعاتی از وضع اقتصادی،فرهنگی و سیاسی شهر و محل زندگی خود را مانند سنتهای محلی،عادات مصرف،قیمت کالاهای مختلف و غیره-برای نسلهای آینده میگذاشتند.
تقویت ایمان و اعتقاد مذهبی مردم به ویژه در میان روستاییان و طبقات فقیر شهری علاوه بر افزایش کار و تلاش زیاد آنها برای توسعه و صنعتی کردن کشور تاثیر زیادی در پایداری و تحمل مشکلات و تسکین آلام درونی آنها داشت؛مشکلاتی که در اثر افزایش مدام قیمتها و تشدید فاصله طبقاتی ایجاد شده بود،و چون کاهنان در مقابل فشارهای شدید زندگی به آنان وعده آخرت بهتری را نوید میدادند،به این جهت بیشتر آنها سختیها را در راه خدا به جان میخریدند.
دراینجا برای آشنایی و درک بهتر عمق و وسعت انعطافپذیری ژاپنیها به واقعهای که در سال 1862 در این کشور اتفاق افتاد اشاره میشود: بعد از ورود غربیها به ژاپن روزی لرد(فرمانده)قبیله ساتسوما،که مردم مقتدری بود و به هنگام عبور وی از کوچه و خیابان،ژاپنیها موظف بودند در مقابل او به خاک افتاده یا تا زانو خم شوند و احترامات لازم را به جا آورند،در جاده بیرون شهر با گروهی از سواران انگلیسی مواجه شد که آنان نیز از طرف مقابل در حرکت بودند؛آنطور که انتظار میرفت سواران انگلیسی با مشاهده فرمانده ژاپنی از اسبهای خود پیاده نشدند و مراسم احترام به لرد را به جا نیاوردند."