خلاصه ماشینی:
"از من خواسته شده است که در خصوص معنای لذت و بازی از منظر فلسفه و با تکیه بر بحث زیباییشناسانه،مطالبی را خدمتتان عرض کنم و با طرح این عنوان،پارهای از مسایل و سوالات در خصوص عنوان این سخنرانی مطرح شده که من لازم دیدم با توجه به پرسشهایی که از ماهیت چنین بحث برمیآید، مطالبی را با شما طرح کنم.
» پس شرط لازم برای هنر از دیدگاه هیوم،لذت است (به تصویر صفحه مراجعه شود) تأکید قرار میدادند،در کتاب«اخلاق نیکو ماخس» مطرح میکند،او میگوید؛بعضی ادعا میکنند که لذت چیز خوبی نیست و به طور کلی عامل لذت را در وجود انسان،به عنوان پدیدهای منفی ارزیابی میکنند.
بنابراین،وقتی انسان در چنگال مدرنیته قرار میگیرد، به هیچ وجه نمیتواند آرام و قرار داشته باشد و همین بیآرامی، رفتهرفته به صورت فطرت ثانوی،ماهیتی به خودش میگیرد که نتیجهء آن اصل لذت است (به تصویر صفحه مراجعه شود) انسانی است،بلکه مراد آنها از بیدردی،فقدان درد و رنج و تعب است.
او هم تحت تأثیر اندیشههای کانت،در کتاب «حقیقت و روش»خود،بحث بازی را زیربنای تعریف هنر و تیین آن قرار میدهد و ادعا میکند که وقتی ما هنر را یک فعالیت و کنش جدی قلمداد کنیم،در آن صورت است که میتوانیم آن را بازی بدانیم و حال آنکه به طور متعارف،عکس این معنا از سوی همهء متفکران قبلی مطرح بوده که بازی، کاری است غیر جدی.
این وضعیتی است که در معنای لذت،با ظهور مدرنیته متجلی میشود (به تصویر صفحه مراجعه شود) اما همین آموزشی که میبیند،از مقدار گرایش او به بازی هنرمندانه میکاهد و او را به موجود منطقی تبدیل میکند."