خلاصه ماشینی:
"آیا تمدن فرانسه و غرب باید از حجاب دانش آموزان اسلامی آن کشور جلوگیری کند؟آیا تمدن انگلوساکسون آمریکا فضای کافی برای مطالعات زبان و ادبیان سیاهپوستان و نسل لاتین آمریکایی به وجود خواهد آورد؟کدام تمدن دست بالا داشته و آقایی میکند؟آیا این نوع سؤالات مثلا در کشور کانادا که فرانسه زبان و انگلیسی زبان دارد،به همین نوع مطرح میشود؟ آیا جریان اطلاعات و دانش در مناطق مختلف دنیا و در نظام کنونی یک سویه نیست؟کدام تمدنها برتری قدرت پیدا کردهاند،چگونه،و تحت چه شرایطی؟سازمانها و کانالهای تبادل بین تمدنها در عصر معاصر چه میباشند؟آیا گفت و گوی تمدنها با زیر ساخت یک قرن اخیر«شرق شناسی»غرب در مورد اسلام و با تشکیلات کنونی دانشگاهها و مؤسسات علمی غرب عملی میباشد؟آیا چنین «گفت و گو»هایی به تسلط گریهای جدید نخواهد انجامید؟ کیهان فرهنگی :آیا میتوان گفتمان فرهنگها و تمدنها را جدا از پرامترهایی چون سیاست و اقتصاد،مطرح کرد؟ تسخیری:به نظر من در این میان دو مرحله مشخص وجود دارد؛مرحله اول اینکه این گفتمان در مرحلهء اندیشهها باشد و مرحلهء دوم با دیگر پارامترها نیز عجین گردد.
نقصی که در اناجیل چهارگانه مسیحیت از حیث تنظیم و رسیدن به زندگی اجتماعی و سیاسی و حتی فرهنگی این دنیا(زرا خیلیها نه فقط دارای متون متفاوت،متعارض و تعریف شده هستند بلکه دهها سال پس از حضرت و به دست کسانی نوشته شدهاند که او را درک کرده بودند)،باری-نقصی که در آنها از لحاظ این مشاهده میشد کلیسا و طبقه روحانی را بر آن است که برای امور دنیوی راه و رسمی ایجاد و این روش که با ظهور و گسترش اسلام در تقلید رقابت آمیز تشدید شد به حدی توسعه است که سراغ علوم مادی و معارف انسانی که تمدن اسلامی را به خود مشغول کرده بود رفت و برای موارد متعددی تفسیرها و راهحلهای من درآوردی ارائه کرد به مرور ایام جزء اعتقادات مذهبی و سنتی و شد."